مسلمان و کافر از دیدگاه ابن تیمیه

حال این پرسش مطرح است که نتیجه این مکتب چیست؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که از دیدگاه این مکتب، امامیه، اشاعره، معتزله و صوفیه همگی کافرند و مسلمان عبارت است از کسی که از مکتب ابن تیمیه پیروی کند.
رئیس جمعیت توحید در لبنان، مرحوم شیخ شعبان طرابلسی، در سال 1407 ه.ق که واقعة کشتار حجاج ایران رخ داد، در منی به خیم? بن بازـ مفتی سعودی ـ رفت و گفت: چند روز قبل ایرانیان در مکه که خانه امن خداست قتلعام شدند، بیش از چهارصد نفر کشته شدند و تعدادی نیز زخمی شدند، نظر شما دربارة شیعه چیست؟
بنباز گفت: آنان کافرند. پرسید نظر شما دربارة اشاعره که نود درصد اهل سنّت را تشکیل میدهند چیست؟ گفت: کافرند.
پرسید: نظر شما دربار? معتزله چیست؟ گفت: کافرند.
پرسید: نظر شما دربار? صوفیه چیست؟ گفت: کافرند.
گفت: واعجبا پس کسانی که امشب در این مکان جمع شدهاند همه و همه کافرند؟!.
چطور به این همه کافر اجازه دادید به خانه امن خدا و در حرم بیایند و عبادت کنند، در حالی که ممنوع است کافر وارد حرم شود؟
افکار این مرد به نام نواندیشی دینی سبب شد که مسلمانان دو دسته شوند: گروهی اندک که طرفدار ابن تیمیه بودند و گروه زیادی که با او به مخالفت برخاستند.
ابن تیمیه در دمشق ظهور کرد که دارای فرهنگی بالا بود و علما، محدثین، متکلمین و فضلای فراوانی داشت. در کنار دمشق، مصر هم با پشتوانة علمای بزرگ خود آنچنان رَدّیههای محکمی بر اندیشههای ابن تیمیه نوشتند که مکتب وی خاموش شد و تنها دو یا سه نفر توانستند این مکتب را ادامه بدهند، که عبارتند از: ابنکثیر (701 هـ .ق ـ774 هـ .ق)، ابنقیم جوزی (691 هـ .ق ـ 751 هـ .ق)، ذهبی (673 هـ .ق ـ748 هـ .ق).
منبع: درسنامه مرزبانی از مكتب اهل بیت/ آیة الله جعفر سبحانی/ مؤسسه فرهنگی ـ هنری مشعر/ تابستان1391
نظرات :