حاجی، مهمان خداست

دوشنبه 15 بهمن 1397
حاجی، مهمان خداست

اسرار و معارف حج

در فرمایشات اهل بیت (علیهم السلام)، انسان حج گزار، به عنوان مهمان خداوند متعال معرفی شده است و در برخی از احادیث قدسی نیز این تعبیر به کار رفته است. 

«از آنچه خداوند سبحان به حضرت آدم عليه السّلام وحى كرد ، اين بود : منم خداى صاحب بكّه. اهل آن ، همسايگان منند و زائرانش مهمانان من. آن [جا] را با آسمانيان و زمينيان آباد مى كنم ، گروه گروه ، ژوليده و غبار آلود به زيارت آن مى آيند و با تكبير و لبّيك گويى ، به درگاه خداوند مى نالند . پس هركه به قصد زيارت آيد و جز آن نيّتى نداشته باشد ، مرا ديدار كرده و او مهمان من است و بر من نازل شده و سزاوار است كه با كرامت هاى خود به او هديه دهم .»[1]

 تعابیر مختلفی که در این حدیث قدسی به کار رفته است بیانگر این است که خدای تعالی حاجی را به عنوان مهمان خود تلقی کرده و او را مورد کرامت و رحمت خود قرار داده و خود را شایسته میزبانی می داند

در طی گفتگویی که با یکی از زائرین غیر ایرانی بیت الله الحرام در مکه مکرمه داشتم او اظهار داشت: این سرزمین با سرزمین های دیگر فرق دارد و این مهمانی هم با مهمانی های دیگر فرق دارد. در مهمانی هایی معمولی، این صاحب خانه است که نگران خوب برگزار شدن مهمانی است اما اینجا مهمان نگران است که مبادا شایسته چنین مهمانی نباشد و نتواند حق مهمانی را به جای آورد.

در میان تعابیری که در مورد مومنین به کار می رود تعبیر مهمان خدا یک تعبیر استثنایی است. امام رضا (علیه السلام) در باره این تعبیر می فرماید:

 قال الرضا (علیه السلام) : (إنَّ عِلَّهَ الحَجّ الوفاده إلی اللهِ تعالی و طلب الزیادَهِ وَالخروج من کُلّ ما اقتَرَفَ و لیکون تائباً ممّا مضی مُستأنِفاً لما یستقبِل و ما فیه من استخراج الأموال و تَعَب الأبدان... و منفعه مَن فی المشرِق و المغرب و من فی البّر و البحر مِمّن یَحُجُّ وَ مِمَّن لایَحُجّ »[2]

«علت حجّ وارد شدن بر خدای تعالی است و طلب کردن فزونی و بیرون آمدن از همه گناهان گذشته و شروع کردن زندگی آینده از نو و نیز خرج کردن اموال و به رنج افکندن بدنها.... و همچنین به منفعت رسیدن کسانی که در مشرق و غرب عالمند، در دریا و خشکی، چه آنان که حجّ می گذارند و چه آنان که حجّ نمی گذارند...»

علي بن موسي الرضا(علیه السلام) درباره فلسفه و علل تشريع حج خطاب به فضل بن شاذان مي فرمايند: «حج به سوي خدا رفتن و در پيشگاه باري تعالي حاضر شدن است»[3] بنابراین حج، ورود به مهمانی خدای تعالی است و این مقام بلندی است که باید قدر آن را دانست.

 

 

حج مهمانی صاحب خانه

همانطور که از فرمایشات حضرات معصومین آشکار شد حاجی، ضیف الله و وفد الله است و خداوند متعال او را وارد بر خود می داند و با کرامت از او پذیرایی می کند. حال ممکن است سوالی در ذهن خطور کند که نه تنها انسان ها بلکه تمام موجودات در تمام طول حیاتشان مهمان خدا بوده و در سر سفره نعمت های الهی متنعم هستند پس چرا در این سفر، از حاجی تعبیر به مهمان خدا شده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: تفاوت مهمانی حج و آن مهمانی همه موجودات در سره سفره نعمت های بیکران الهی این است که؛ ما در سفر حج، مهمان منعِم هستیم نه مهمان نعمت. به عبارتی ما مهمان خود خدا هستیم نه مهمان نعمت های خدا. همان طور که در حدیث قدسی آمده است خدای تعالی این مهمانی را مهمانی خودش می داند و این بار دیگر حاجی مهمان صاحب خانه است.

گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند                       گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش[1]

اتفاقی که در این سفر می افتد تغییر زمین و زمان و خورد و خوراک و اعمال نیست. زائر در این سفر به دنبال تغییر زمینه های ارتباط خودش با خداست. پس سفر حج مهمانی خود خدا یا به تعبیری منعم است. راه رسیدن به منعم هم این است که حاجی تمام وابستگی ها و تعلقات دنیوی و مادی خود را کنار بگذارد زیرا راه رسیدن به خدای تعالی گذشتن از خود است. هر چه وارستگی بیشتر شود، پیوستگی به خدای تعالی هم بیشتر خواهد شد. هر چه که بتوانیم بیشتر از تعلقات خود بگذریم خدای متعال خودش را بیشتر نشان خواهد داد.

 در حدیث امام صادق (علیه السلام) آمده است که: « العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ؛ فَما فُقِدَ مِنَ العُبودِیَّةِ وُجِد فِى الرُّبُوبِیَّةِ [2]» بندگى گوهرى است که باطن آن ربوبیت است؛ پس هر چه از بندگى به دست نیامده باشد، در ربوبیت یافته مى‏شود. در این صورت، «منیت و انانیت» حذف می شود و «خدا» جانشین خواهد شد. روح حج، وارستگی های از خود و پیوستگی به خدای تعالی است و تا این هدف حاصل نشود نخواهیم توانست به ضیافت منعم وارد شویم و تنها چیزی که حاصل خواهد شد تغییر زمین و زمان است. هجرت واقعی، زمانی به پایان می رسد که بتوانیم وارد ضیافت الهی شویم و خود را در محضر حق ببینیم.

 

[1] . فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات غزل شماره ۲۸۰

[2] . مصباح الشريعة-ترجمه مصطفوى ص 453


[1] . الخرائج والجرائح ، ج1 ، ص80

[2] . علل الشرایع، ص 404

[3] . عيون اخبار الرضا/ باب 34، نيز با همين مضمون روايتي از حضرت رضا(ع) در عيون  اخبار الرضا(ع) ج2 ص174 خطاب به محمد بن سنان وارد شده است.


  • 1216
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات