حج به چه معناست؟
نورانیت حج آنقدر فوق العاده است که در تمامی زندگی انسان یک دوره واجب می شود و این حج واجب باید آن مقدار نوری را باید به ما بدهد که تمامی عبادات در طول زندگی ما آن نورانیت را باید به ما بدهند حج یک چنین اثری را دارد.
حج به معنای قصد می باشد. وقتی گفته می شود «حج الیه» یعنی به سمت او رفت؛ آهنگ او را کرد. روح و ذات معنای حج بر میگردد به یک کلمه؛ و آن گشتن به دنبال کسی که باید به او نزدیک شویم و پیدا کردن کسی است که از او دور افتادیم. تمامی حج، گذشتن از خود و رفتن به سوی کسی است که او تمام وجود است و همه چیز به دست اوست و مال اوست و با حضور او همه چیز معنا پیدا می کند بدون او زندگی بی معنا است. بدون او هستی جایگاهی از وجود و هستی ندارد بدون او ما چیزی نداریم چون همه چیز با او معنا می شود. رسیدن به این وجود حقیقی و نزدیکی به او معنای اصلی حج است.
اگر کسی این سوال را بپرسد که مگر خدا از ما دور است یا ما از او دور هستیم که دنبال او باشیم و بخواهیم او را پیدا کنیم. پاسخ این است که خدا از ما دور نیست «هو معکم اینما کنتم» او همیشه با ماست این ما هستیم که از او غافلیم و در حجاب قرار داریم. و این خروج از غفلت است که مارا به سمت خدا می برد و حقیقت ها را به ما نشان می دهد. وقتی پیامبری می فرماید: «إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي»[1]. من به سوی خدا هجرت می کنم. «إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي»[2] من به سوی خدا می روم. مقصود این نیست که او از خدا دور است یا خدا با او نیست، بلکه او می خواهد به درجه ای برسد که نزدیک ترین حالت ها نسبت به خدای متعال را داشته باشد. پس قصد کردن خدا معنایش این نیست که خدا از ما جدا است. بلکه این ما هستیم که باید از غفلت ها بیرون بیاییم و حضور خدا را بیشتر احساس کنیم و از تاریکی های نفس و دنیا طوری خارج شویم که حضور خدا را در تمامی هستی ببینیم و درک کنیم و این است حرکت از ما به سوی خدا و این است معنای واقعی حج.
مولف: حجت الاسلام و المسلمین افتخاری
نظرات :