حج در دیدگاه رهبر انقلاب

حج در دیدگاه رهبر انقلاب
1) معرفت، نخستین هدیه حج
اگرچه بركات حج، همهى جنبههاى حیات بشرى را فرا مىگیرد و این باران رحمت بىدریغ، از خلوت دل و اندیشهى آدمى تا عرصهى سیاست و اجتماع و قدرت ملّى مسلمانان و تعاون میان ملتهاى مسلمان را، بارور و سرزنده و برخوردار از شور زندگى مىسازد، لیكن شاید بتوان گفت كه كلید این همه، «معرفت» است؛ و نخستین هدیهى حج به كسى كه مایل است چشم خود را به حقایق بگشاید و از نیروى خدادادهى «فهم پدیدهها» بهره بگیرد، همان معرفت و شناخت منحصر بفردى است كه عادتاً جز در حج، در اختیار خیل عظیم مسلمانان قرار نمىگیرد، و هیچ پدیدهى دینى دیگرى نمىتواند مجموعهى شناختهایى را كه در مراسم حج، قابل وصول است، یكجا در اختیار امت اسلامى قرار دهد.
این معرفت، عبارت است از مجموعهیى از شناختها كه از جملهى آنهاست: شناخت خود به عنوان یك فرد، شناخت خود به عنوان جزیى از مجموعهى عظیم امت اسلامى، شناختِ نمونه و نمایى از آن امت واحدة، شناخت عظمت و رحمت خدا، و شناخت دشمن.
شناخت خود به عنوان یك فرد، به معنى تأمل در وجود خویش و شناخت ضعفها و تواناییهاى آن است.
آنجا كه تعیّنات مادى و تشخصّ به مال و مقام و نژاد و عنوان و زیور و لباس، رنگ مىبازد و آدمى جدا از آن مایههاى تمایز، در كنار صدها هزار انسان دیگر بهطواف و سعى و نماز و افاضه و وقوف مىرود، و فقیر و غنى، و حاكم و محكوم، و تحصیلكرده و امّى، و سیاه و سفید، همه با یك لباس و در یك جایگاه، رو به سوى خدا مىكنند و دست نیاز به سوى او مىگشایند و خود را در برابر مركز جمال و عظمت و قدرت و رحمت مىیابند، هر انسان با تدبّرى مىتواند ضعف و تهیدستىخود را در برابر خدا، و علوّ و اقتدار و عزت خود را در اتصال به خدا، بخوبى بشناسد، توهّم باطل و غرورانگیز دربارهى هستى ضعیف خود را به دور افكند، و شیشهى كبر و خودپسندى را كه مایهى زشتترین خُلقیات و رفتارهاى او است، به خاك بكوبد، و از سوى دیگر حلاوت ارتباط با معدن عظمت و به او پیوستن و از بتهاى درونى خویش گسستن را بیازماید و بچشد. این شناخت اساسى كه جوهر همهى عبادات و مضمون همهى مناجاتها و راز و نیازهاى اولیاى خداست، آدمى را صیقل و صفا مىبخشد و او را براى دیگر شناختها، مستعد و بر پیمودن همهى راههاى كمال، توانا مىسازد. در زندگى عادى، گرفتاریهاى دنیوى و سرگرمى افراطى به تكاپوى مادّى و درگیریها و جدالهاى تمامنشدنى در زندگى روزمرّهى انسانها، دل را غافل و مشغول مىسازد و او را از این معرفت روشن بازداشته، دچار تار عنكبوت توهّم و گمانهاى باطل مىسازد و دل را به تكدّر و تیرگى مىكشاند؛ و حج علاج قاطع این گرفتارى است.
شناخت خود به عنوان جزیى از مجموعهى امت اسلامى، به معنى نگرش به مجموعهى حاجیان و به همهى ملتها و سرزمینهایى است كه مردم خود را بهطواف خانهى خدا فرستادهاند. نگرش به كلّ حجاج و در آئینهى این جمع متراكم، نگرش به امت بزرگ اسلامى است كه امروزه از دهها ملت و صدها میلیون انسان در سراسر جهان تشكیل شده، و از مهمترین امكانات مادى و معنوى براى حیات و رفاه اجتماعى برخوردار است و همهى بشریت و تمدن صنعتى با همهى حجم مادّیش، به آن و منابع عظیم آن و بازارهاى رایج آن و میراث فرهنگى و علمى آن، محتاج و از آن بهرهمندند.
شناخت خود به مثابهى جزیى از این واقعیت عظیم، حجگزار را با پیوندى عاطفى و واقعى با برادران و خویشاوندانش متصل مىكند؛ و افسون جدایى را كه سالهاست دستهاى استعمار دیروز و استكبار امروز، به نام نژاد و زبان و مذهب و ملىگرایى مىدمند، باطل مىسازد.
پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى (1377/01/12)
2) شکرگزاری نعمت حج
اكنون كه موسم حج فرا رسیده و نغمه لبیك بر آمده از دلهاى مشتاق، فضاى حریم امن الهى را انباشته است و ملتهاى مسلمان، از آفاق گستردهى جهان، به میعاد ذكر و استغفار و قیام و اتحاد شتافته، و برادران مهجور، به یكدیگر رسیدهاند، جبههى سپاس و خضوع به ساحت خداى عزیز و حكیم سوده، حمدى به عظمت صفات حسنى و شكرى به وسعت دریاى رحمت حق، نثار حریم حضرت احدیت مىكنم، كه یكبار دیگر به مسلمین مشتاق، توفیق این فریضه را عطا فرمود، و یكبار دیگر پرچم عزت و عظمت را بر فراز سر مسلمانان در خانهى امن خود برافراشت و یكبار دیگر حجاج ایرانى را بر این سفرهى رحمت و عظمت نشانید. زبان و قلم از توصیف و تقدیر این نعمت بزرگ، قاصر است، خدا كند كه نور معرفت بر دلهاى روشن شما حجگزاران بتابد و حقیقت، بىواسطهى حرف و گفت، در جان مشتاق شما متجلى گردد.
نكتهى مهمى كه اینجانب مىخواهم به شما برادران و خواهران از هر كشور و ملت كه هستید بگویم این است كه حج، نعمتى الهى است كه بر نسلهاى مسلمان ارزانى شده است. قدردانى و شكرگزارى، آن را زیاد مىكند و ناسپاسى و قدرناشناسى، آن را از مسلمین مىگیرد كه این همان عذاب شدید الهى است كه: «و لئن كفرتم ان عذابى لشدید».
گرفته شدنِ حج به این نیست كه از مسلمانان كسى به حج نرود، بل به این است كه مسلمانان از منافع بىشمار آن محروم بمانند و زیاد شدن آن به این نیست كه هر سال گروههاى بیشترى حج كنند، بل به این است كه از منافع آن بهرهمند شوند كه: «لیشهدوا منافع لهم». خوب است به درستى بیندیشیم.
پیام به حجاج بیت اللَّه الحرام(13/03/1371)
3) مرهم دلهای خسته و مجروح
حجباید بر دلهایخستهو مجروحمسلمینمرهمنهادهو راهرشد و صلاحرا ـ كه همانا اتحاد و همبستگیملتهایمسلمانو عزمراسخآنانبر مقابلهو مبارزهبا اردوگاهاستكبار و جهانخوارانو غارتگران ثروتهایمادیو معنویمسلمیناستـ بهآناننشاندهد.
حكمانتصابحجهالاسلاموالمسلمینحاجسید احمد خمینیبهسمت نمایندگیولیفقیهو سرپرستحجاجایرانی(17/01/1370)
4) جوهر و ذات حج
حج در جوهر و ذات خود داراى دو عنصر اصلى است: تقرب به خدا در اندیشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان.. همهى اعمال و تروك حج، براى ایندو و در جهت آن و تامین ابزارها و مقدمات آن است، و این در حقیقت خلاصهیى از اسلام و همهى دعوتهاى الهى نیز هست كه: «ولقد بعثنافى كلّ امّةٍ رّسولاً اناعبدوااللَّه واجتنبواالطاغوت..» در آیات حج تعبیرات: «حنفاءللَّه غیرمشركین به..»، یا «..فإلَهكم إلَه واحد فَلَه أسلموا..، یا: فَاذَا قَضَیتم مّنا سَكَكمفاذ كرواللَّه كذكركم ءاباءكم أوأشدّ ذكرا» وامثال آن ناظر به همین دو عنصر اصلى است. تقرّب به خدا، ذكر ونماز وتسلیم واحرام وبه خود وخدا اندیشیدن وسعى و صفا را مىطلبد ودرنهایت زاد وتوشهى تقوا را دركولهبار حاجى مىگذارد: «و تزوّدو افإنّ خیرالزّادالتّقوى و اتّقون یأاولى الالباب» و اجتناب ازشیطان وطاغوت، دل كندن ازشهوات و هوسهاى خواركننده وكمك گرفتن ازنیروى صبر وارادهى خود ونیز نیروى عظیم امت اسلامى را لازم دارد كه همانادرحركت دستجمعى وهمراهى وهمدلى و همگامى و همزبانى همگان در طواف وسعى، و وقوف در عرفات و مشعر ومنى، وهدف گرفتن دستجمعى جمرات شیطان و رمى از همه جا و همه سو به آن و ابراز برائت عمومی از آن، حاصل مىشود، و درنهایت، گره خوردن دستها و دلها وعزمهاىمسلمین از همه جاى امت اسلامى به یكدیگر واحساس قدرت وامنیت در سایهى وحدت را پدید مىآورد كه: واذجعلناالبیت مثابةًللناس و أمنًا اگر حج، چنانكه قرآن خواسته وپیامبر(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) فرموده وعمل كرده به جاى آورده شود و چنانكه فرموده: خذوا عنى مناسككم، مناسك آن از عمل او گرفته شود، تأمین كنندهى كمال فرد و عزت امت است.
هركس باچنین حجّى مخالفت كند وحج را جدا ازاین خطوط و نشانهاى اصلى آن بخواهد، باكمال جویى فرد مسلم و عزت امت اسلامى مخالفت كرده است.
پیام به حجاج بیتاللَّهالحرام (1374/02/14)
5) نزدیک سازی حج به روح و حقیقت آن
حج را هرچه بتوانید، به معنی و روحو حقیقت آن نزدیك كنید و بدانید كه هر كس حج را از هویت سیاسی آن جدا كند، یا جاهل است و یا مغرض; و خداوند نخواهد گذشت ازآنان كه برای رسیدن به هدفهای نا پاك و حقیرخود، آمادهاند كه بزرگترین حربهی امتاسلامی در برابر جهان كفر و استكبار را از او بگیرند و حج زندگیساز و شورآفرین را، به عبادتی فردی و سطحی همراه با سیاحت و تجارت بدل كنند.
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام(14/04/1368)
6) زنده سازی روح توحید
حجمیتواند روحتوحید را در دلها زندهكند، تكهپارههایامتبزرگاسلامیرا بههموصلكند، عظمتمسلمینرا بهآنانبرگرداند و آنانرا از حقارتو احساسذلتیكهبر ایشانتحمیلكردهاند، نجاتدهد. حجمیتواند دردهایمسلمینرا بهعلاجنزدیككند و بزرگتریندرد آنانرا ـ كهسلطهیفرهنگیو اقتصادیو سیاسیكفر و استكبار استـ درماننماید.
حجمیتواند دلبستگیهایاسارتآفرینرا از دلها بشوید و در مقابل، ارتباط با خدا و با بندگانخدا را در فرد و جمعمسلمانانتقویتنمایند.
پیام به حجاج بیت الله الحرام(7/4/1369)
7) فرصتی برای تزکیه و دیدن قدرت الهی امت اسلام
انتظار میرود كه حجاج محترم فرصت یابند به بركت مناسك و شعایر حج، دلهای خود را در زلال ذكر خدا تزكیه و تطهیر كرده، در كنار آن، با مشاهدهی شكوه جماعت مسلمین كه از اقطار میهن بزرگ اسلامی به طواف كعبه آمدهاند، فكر و ذهنخود را به عظمت اسلام و مسلمینمتوجه سازند و قدرتی را كهخداوند در ید واحدهی امتاسلامی به ودیعه نهاده است، به چشم ببینند.
غفلت مسلمانان از ایننیروی لایزال، همواره موجب آن شده است كه دشمنان اسلام و غارتگران ثروتهای مسلمین بتوانند حیلهگرانه بر سرنوشت ملتهای اسلامی تسلط یابند و در این مقطع زمان، دست پلید اردوگاه كفر و استكبار و در رأس آن رژیم جبار و عنود امریكا، در سرزمینهای اسلامی با همین وسیله به هر تصرف دلخواه خود دستزده، در جان و مال مسلمین دست تطاول گشوده است.
در حج باید تا سرحد توان و امكان، پیوند برادری با مسلمین دیگر كشورها استحكام یابد و ضمن استفسار از مسایل و حوادث آنان، حقایق مسلم سیاسی كه امروز در فضای جمهوری اسلامی بر اكثر یا همهی مردم آشكار است، به آنان انتقال یابد و آیهی كریمهی "لیشهدوا منافع لهم" تحقق پذیرد; مسلمین به اتحاد كلمه ترغیب و از كید دشمنان بر حذر داشته شوند و تجارب ملت انقلابی و فداكار ما برای آنان تشریح گردد.
حكمانتصابحجهالاسلاموالمسلمینمحمد محمدیریشهری بهسمتنمایندگیولیفقیهو سرپرستحجاجایرانی(6/2/1370)
8) مرکز اصلی توجه ، اندیشه و احساس
موسم حج با مژدهى بزرگترین دیدار سالیانهى مسلمانان، از راه رسیده است، و بجاست اگر صدها هزار دل مشتاق كه در این موسم، مجال بهرهمندى از فیض لقاء خواهند داشت، پیوسته در جوش و شور و هیجان آمادهسازى خویش باشند، و میلیونها مسلمان آرزومند كه امسال در فهرست بهرهمندان نهاده نشدهاند، به یاد لحظه لحظهى ایّام سعادتمندان و دعا براى خود و آنان، دل و ذهن خویش را رنگین و معطر سازند، و همهى مسلمانان صاحبدل به گونهیى در ایام حج، با حج و شعائر و آیات جلال و جمال آن سپرى كنند.
مراسم حج در هر سال، یك حادثهى بزرگ است كه رواست اگر در آن ایام معلومات، مركز اصلىِ فكر و توجه و اندیشه و احساس مردم در سراسر جهان اسلام باشد؛ و هركس بسته به جایگاه روحى و فكرى و سیاسیش، به نوعى بدان بیندیشد و با آن بسر برد. و بدیهى است كه بهرهمندان از فیض حج، در مركز این تكلیف و توقعند؛ و چون جسم و جان و اندیشه و تلاش آنان آمیخته به حج و بركات و آثار آن است، شایسته است كه بیشترین بهرهى معنوى و روحى و فردى و اجتماعى را از آن به دست آورند، و انشاءاللَّه چنین خواهد بود.
پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى(22/11/1377)
9) تجلی غنا و عظمت سرمایه امت اسلام
بار دیگر روزهاى خاطره ساز حج فرا رسیده و منادى پروردگار، دلهاى پُرشوق و التهابِ مؤمنان را بدان كعبهى امید فرا خوانده، و از هر سوى جهان گروهى سعادتمند را در پایگاه دعوت ابراهیمى و خاستگاه دین محمدى (صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) گرد آورده است.
اكنون فرصت مغتنمى است كه این نمونهى منتخب امت بزرگ اسلام، خود را و امت واحده و آئین صلاح و فلاح آن را با نگاهى ژرف بنگرد و حقیقتى را كه در حصارهاى قومیت و نژاد و زبان، كمتر مىتوان بدان پرداخت، در گسترهى این میعادگاه جهانى به چشم آورد.
در میان واقعیتهاى بزرگى كه در این تدبر و خودنگرى جلوه مىكند دو چیز از همه برجستهتر است؛ نخست: غنا و عظمت سرمایهیى كه امت اسلامى از آن برخوردار است. و دیگر: سهمگین بودن خطرى كه دركمیناین سرمایهى بزرگ است.
سرمایهى بزرگ امت اسلامى، آئین اسلام و معارف رسا و روشن و مقررات متین و دستور جامع آن براى زندگى انسان است.
اسلام با ارائهى بینشى خردمندانه و عمیق در بارهى جهان و انسان و با توحید ناب و دستورالعمل اخلاقى و معنوىِ حكمتآمیز و ارائهى مقررات و نظامات سیاسى و اجتماعى مستحكم و فراگیر و اعمال و وظائف عبادى و فردى، همهى آحاد بشر را دعوت مىكند تا: هم درون خود را از زشتیها و ضعفها و پستیها و آلودگیها برهانند و در باطن خود فروغ ایمان، و خلوص، و وارستگى، وصمیمیت، و محبت، و امید، و نشاط را بیفروزند، و هم دنیاى خود را از فقر و جهل و ظلم و تبعیض و عقبماندگى و ایستایى و زورگویى و تحمیل و تحقیر و تحمیق رها سازند.
براى فراهم شدن زندگى سعادتمندانه و مطلوب انسان، هم تزكیهى اخلاقىِ فرد كه گوهر او را از زشتىها و آلودگیها برهاند، و هم حركت و تلاش جمعى كه میدانهاى زندگى را بروى او بگشاید و او را در چالشِ ناگزیرش با طبیعت و با نگهبانان رژیمهاى ستم و استكبار یارى دهد، ضرورى و حتمى است.
اسلام با معنا كردن زندگى و هستى و با نشان دادن راه درست آن، انسان را در فراهم آوردن زندگى حقیقتاً سعادتمندانه یارىمىدهد و صراط مستقیم الهى را به او معرفى مىكند. همهى احكام و دستورهاى اسلامى، و همهى خطوط اصلى در شیوههاى سیاسى و اجتماعى و اقتصادى اسلام، و همهى عبادات و مقررات فردى و جمعى اسلام، اجزاء درهم تنیدهى این نسخهى زندگى بخش و سعادتآفرین است.
همین مراسم جاودانهیى كه حجگزاران در آستانهى آنند، خود مجموعهى گویا و پرنكتهیى است از ذكر و شور و حال معنوى و درونى، در ضمنِ حركت و تلاش و هماهنگى سازندهى جمعى.حج، در آئینى پُر راز و رمز، و در آمیزهى شگفتآورى از شُكوه و خاكسارى، و اقتدار و فروتنى، و حركت وَ تلاش درونى و بُرونى، نمادى از مبارزه و جهاد نفسانى و جهانى انسانِ مسلمان، در راه تحقق حیات طیبهى انسانى را در برابر چشم آدمی مىگذارد و حجگزار را به تمرین عملىِ وظائف بزرگ خود وادار مىسازد.
امروزه جوامع گوناگون بشرى، در خلاء معنویت و در سرگردانى و حیرت و گرفتاریهاى بزرگ اجتماعى و فردى كه بدست زر و زورسالاران جهانى بدان دچار شدهاند، به اسلام و رهنمودها و درسهاى بزرگ آن نیازمندند، و دعوت اسلامى نه فقط براى ملتهایى كه در آتش فقر و استضعاف مىسوزند، بلكه به همان اندازه براى مردمى كه در مردابهاى پوچى و سرگردانى و فقر معنوى در كشورهاى ثروتمند و پیشرفته دست و پا مىزنند، جذاب و نافذ و امیدبخش است. گرایش روزافزون به اسلام در میان قشرهاى جوان و آزرده از پوچىِ دنیاى مادى در كشورهاى پیشرفتهى غربى، كه آمارها و تحقیقها بدان گواهى مىدهد، نشانهى این جذابیت و نفوذ است.
مسلمانان جهان با درست شناختن و براستى قدر دانستن این سرمایهى بزرگ، قادر خواهند بود كه تحولى حقیقى در زندگى خود پدید آورند و كشورهاى اسلامى را از ضعف و وابستگى و عقب ماندگى و انحطاطى كه امروزه بدان دچارند، نجات بخشند.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام(1377/12/28)
10) مظهر معنویت ،وحدت و برائت
حج از یك طرف مظهر معنویت است - ارتباط با خدا، آشنا شدن دل با آیات الهى و نزدیك شدن هرچه بیشتر انسان به خدا - از یك طرف مظهر وحدت است - یكپارچگى امّت اسلام، برداشتن دیوارها و حجابها و پُر كردن درّهها و شكافهایى كه یا بهدست دشمن، یا بهوسیله تعصّبات و اوهام بهوجود آمده است، و نیز ایجاد قدمى به سوى امّت واحده اسلامى است - و از طرف دیگر مظهر برائت از دشمنان خدا، برائت از مشركین و ایادى شرك و كفر است. اگر انشاءاللَّه این سه جهت در حج متجسّد و مجسّم شود، حج فایده خود را بخشیده است. اوّل، شما و حاجى هستید كه از حج بهره مىبرید. در مرتبه دوم، دنیاى اسلام و جامعه اسلامى و امّت اسلامى است كه این بهره را مىبرد. یكى از خصوصیات حج این است كه فضا را معنوى مىكند. الان فضاى كشور به بركت نزدیكى ایام حج و با رفتن حُجّاج، در شرف معنویتر شدن است. وقتى حُجّاج برمىگردند، باز بارى از معنویت با خود مىآورند؛ یعنى سوغات روحیه و معنویت. هر وقت سخن از حجّ است، معنویت پراكنده مىشود. باید اینطور باشد.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران حج(1378/11/26)
11) شناخت عناصر شکوفا ئی ، سربلندی و کامیابی در پرتو توحید و وحدت
موسم حج بار دیگر نمایشگاه عظیم خود را در پایگاه وحى و نبوت بر سر پا كرده و صحنهى شگفتآور و شورانگیزى پدید آورده است. رودهاى خروشان ملتهاى مسلمان از همه سوى جهان در این اقیانوس فرو مىریزند و همزیستى امت واحده را زیر لواى توحید مجسم مىكنند. احساسات در هم تنیدهى این مجموعهى بشرى، نمایشگر آرزوها و نیازها و دردها و توانائیهاى امت عظیم اسلامى است. سرزمینهاى حج، اكنون میزبان مردمى از ایران و عراق، از فلسطین و لبنان، از شبه قاره و شمال آفریقا، از تركیه و بوسنى و از سراسر آسیا و اروپاست. این دلهاى پراشتیاق، مىتوانند ترجمان سخن دل امت اسلامى باشند. حج براى همین نزدیكى و صدا به صدا رساندن مسلمانان سراسر جهان است. رشتهاى كه این همه دل را به هم پیوند مىدهد همان پیامى است كه نخستینبار از این سرزمین، صلا زده شد و طول و عرض جهان و تاریخ را در نوردید: پیام توحید و وحدت؛ توحیدِ خدا و وحدتِ امت. توحید، نفى خداوندگارى طواغیت و مستكبران و زر و زور سالاران است، و وحدت، مظهر عزت و اقتدار مسلمانان. حج، فراتر از هر نوشته و گفتارى، این پیام ماندگار را هر ساله در قالب اجتماع عظیم خود، بازپردازى مىكند و به سراسر جهان اسلام مىفرستد. هر مسلمانى در هر بخشى از عالم اسلام، در موسم حج، یك بار دیگر باید این حقیقت را بشناسد كه شكوفائى و سربلندى و كامیابى همه جانبهى كشورهاى اسلامى تنها در سایهى این دو به دست خواهد آمد: توحید با همهى ابعاد فردى و اجتماعى و سیاسى آن، و وحدت با مفهوم درست و قابل تحقق آن در دنیاى امروز.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام در موسم حج (1379/12/12)
12) طواف،مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود
در تعالیم اسلام نكتهاى وجود دارد كه خوب است برادران و خواهران به آن توجّه كنند. اسلام با سنّتهایى كه از قبل از اسلام باقى مانده است، دو نوع رفتار مىكند. اوّلاً بعضى سنّتهاى غلط را بهكلّى از بین مىبرد و نابود مىكند؛ چون سنّتهاى درستى نیست. مثل این كه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمىداشتند، یا بیشترِ ملتهاى غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت مىكردند! اسلام این سنّت را بهكلّى از بین برد؛ چون بهكلّى غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضى از سنّتها را از بین نبرده است. كالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض كرده است؛ مثل بسیارى از اعمال و مراسم حج. این طوافى را كه ملاحظه مىكنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتواى طواف، محتواى شرك بود! اسلام آمد و این عمل را از محتواى شرك آلود، خالى و از محتواى توحید پُر كرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایى و پندارى بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مركز عالم وجود - یعنى حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض كرد.
بیانات مقام معظم رهبرى در صحن مطهّر حضرت ثامن الحُجج، امام رضا (ع) (01/01/1377)
13) حضور مؤمنانه و پرهیز کارانه
كسانى كه به مكه مىروند، مكه را فداى بازارگردى و دكانگردى نكنند. مكه بالاتر از این حرفهاست. مىتوانند بعداً یك سفر هم براى تجارت بروند و هر جا مىخواهند بگردند. اما در حج، این «ایام معلومات» را براى خودشان و براى زیارت و توجّه و تذكّر نگه دارند و آن را فداى كارهاى بىارزش نكنند.
در نمازهاى جماعت، شركت كنید. در اجتماعات، شركت كنید. نماز اوّل وقت را به جماعت در حرمهاى عالىمقام حتماً درك كنید. بگذارید حضور شما، حضور مؤمنانه و پرهیزكارانهاى باشد كه از ملت ایران انتظار مىرود.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و دست اندركاران «حج» (31/01/1373)
14) اتحاد دلها ، جانها و حرکت بر گِرد محورتوحید
حقیقت این است كه حج یك واجب استثنایى و یك مراسم عجیب و پُر رمز و راز است. اگرچه در باب حج بسیار گفتهاند و همه گفتهاند و مطالب شیوا و زیبایى هم بیان كردهاند؛ اما مسأله حج خیلى عمیقتر از چیزى است كه ما تا امروز فهمیدهایم. حج، یك حركت عبادى خالصِ عمیق - خضوع، خشوع، ذكر، عبادت، تضرّع و توسّل - و با حالت اجتماع است. دركنار هم قرار دادن این دو ویژگى، مسأله را خیلى پُرمعنا مىكند. اگرچه در اسلام عبادات اجتماعى، مثل نماز جماعت و نماز جمعه و نماز عید وجود دارد؛ اما این اجتماع عظیم و این مركزیّت دادن به ذكر و توحید و كشاندن همه مسلمانان از آفاق عالم اسلامى به یك نقطه واحد، خیلى معنا دارد. اینكه همه ملت مسلمان و امّت اسلامى با وجود اختلاف لهجهها و نژادها و عادات و سنن و سلایق و اختلاف مذاهب موظّفند در یك نقطه جمع شوند و اعمال ویژهاى را با هم انجام دهند و این اعمال هم صرفاً عبادت و تضرّع و ذكر و توجّه است، خیلى پُرمعناست. معلوم مىشود بنا بر نظر اسلام و دید اسلامى، اتّحاد دلها و جانها فقط در میدان سیاست و در جهاد نیست؛ حتّى رفتن به درِ خانه خدا و كنار هم قرار گرفتن دلها و با هم بودن تنها و جانها نیز داراى اهمیت است. لذا ملاحظه بفرمایید در قرآن كریم مىفرماید: «واعتصموا بحبلاللَّه جمیعاً». اعتصام به حبلاللَّه، تنها فایدهاى ندارد؛ «جمیعاً» مهم است. با هم اعتصام به حبلاللَّه كنید؛ با هم به نقطه اطمینانبخش تعلیم و تربیت و هدایت الهى چنگ بزنید. با هم بودن مهمّ است؛ دلها با هم، جانها با هم، فكرها با هم، تنها در كنار هم. طوافى كه مىكنید - این حركت دایرهوار بر گرد یك مركز - نماد حركت مسلمانان بر گرد محور توحید است. همه كارها و اقدامات و همّتهاى ما باید بر گردِ محور وحدانیّت الهى و توجّه به ذات اقدس ربوبى باشد. این درس، مربوط به همه زندگى است. كسانى كه مىخواهند احكام اسلامى را به كنج خانهها و عبادتگاهها و دلها منحصر كنند و فعّالیت عرصه اجتماع را از دین عارى كنند، به این نكات اسلامى توجّه ندارند.
سعى بین صفا و مروهاى هم كه همه آحاد مسلمان باید آن را طى كنند، همینطور است. سعى، حركت با همّت، با شدّت، با توجّه، با ارادهو آگاهانه است و همه باید با هم حركت كنند؛ بروند و بیایند. اجتماع عظیم در عرفات و مشعر و منا هم همینطور است.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار كارگزاران مراسم حج (1381/10/25)
15) ضرورت درس گیری از الگوی حج
گردهمائى میلیونى مسلمانان در حج، پدیدهئى بىنظیر و شگفتانگیز است. همهى ملتهاى مسلمان از همهجاى جهان و از همهى قشرهاى اجتماعى، در این چند روز در خانهى خدا، زادگاه اسلام و پیامبر عظیمالشأن آن گرد مىآیند و آئینهاى پررمز و راز حج را برپا مىدارند. در این شعائر پرشكوه و پرمعنى، پیوند دلها با خداى بزرگ، پیوند دلها با یكدیگر، حركت برمحور توحید، سعى و تلاش همگانى، رمى شیطان و برائت از طاغوت، ذكر و تضرّع و خشوع در برابر خدا، و احساس عزت و عظمت در پرتو اسلام، همه در عمل و بگونهئى نمادین به ملتهاى مسلمان، آموزش داده مىشود؛ و مهربانى و همزیستى با برادران و استحكام و سرسختى با دشمنان، و رها شدن از پیرایههاى خودپرستى و پیوستن به دریاى عزت و عظمت الهى در قالب مناسك حج تجسّم مىیابد.
حج، نِماد امت اسلامى و آموزندهى نوع رفتارى است كه این امت بزرگ براى تأمین سعادت خود باید در پیش گیرد. مىتوان حج را در حركت هدفمند و آگاهانه و متنوّع همگان در جهتى واحد خلاصه كرد. تار و پود این حركت، یاد خدا و همدلى بندگان خدا است، و هدف آن ایجاد پایگاه مستحكم معنوى براى زندگى سعادتمندانهى انسان: جعل اللَّه الكعبة البیت الحرام قیاماً للناس و الشهر الحرام و الهدى و القلائد.
امت اسلامى اكنون برابر الگوى حج، به حركت بزرگ و هدفدارى در زندگى واقعى خود نیازمند است و همه، چه دولتها و چه ملّتهاى مسلمان، در این مسئولیّت سهیمند.
استكبار مىداند كه سرچشمهى مقاومت ملتها و دولتهاى مسلمان، اسلام و تعالیم رهائىبخش آن است. از این رو جنگ روانى گستردهئى را بر ضد اسلام و مسلمانان آغاز كرده است. پس از حادثهى 20 شهریور كه قرائن بیشمارى انگشت اتهام را به سوى شبكههاى پنهان و نفوذىِ صهیونیست دراز مىكرد، با شتابزدگى نام مسلمانان و اسلام را در ستون اتهام گنجاندند و ب و روز تكرار كردند. جمعى مسلمان را نیز از آمریكا و افغانستان و نقاطى دیگر اسیر كرده به زندانها و شكنجههاى مخوف پردند. نه هرگز اتهام این افراد ثابت شد و نه متهمان نام و نشاندار به چنگ آمریكائیان افتادند. اما جنگ روانى بر ضدمسلمین و اسلام متوقف نشد و گویا به این زودیها هم نخواهد شد.
اسلام دین آزادى و عدالت و حقجوئى است. مردمسالارى حقیقى همان مردمسالارى دینى است كه با پشتوانهى ایمان و مسئولیت دینى مطرح مىشود و همانطور كه در ایران اسلامى مشهود است بسیار مطمئنتر و صادقانهتر و مردمىتر از دموكراسى امثال آمریكا عمل مىكند. دموكراسىئى كه آمریكائیها ادعا مىكنند به مردم كشورهاى اسلامى و عربى خواهند داد به اندازهى گلوله و بمب و موشكشان خسارتبار است. دشمن حتى اگر دانهى خرمائى هم به ما بدهد نمىتوان مطمئن بود كه آن را انباشته از زهرى كشنده نكرده باشد. امت اسلامى در آفریقا و خاور میانه و غرب آسیا این را بارها و حتى در همین سالهاى اخیر آزمودهاند.
امت اسلامى در چنین اوضاع حساس و خطیرى بیش از همیشه به درسگیرى از الگوى حج نیاز دارد: حركت ونهضت هدفمند، و آگاهانه، و متنوع، و همگانى، در سمت هدفهاى قرآنى و بر صراط مستقیم اسلام.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام در موسم حج (12/12/1379)
16) توحید در مقابل شرک
اینجا چون مركز اسلام است و لُبّ روح و حقیقت اسلام، توحید است و خانه خدا، مركز اقامه و مظهر و نماد و رمز توحید است، لذا شعار، شعار توحیدى است و برائت هم برائت از شرك است. این امر واضحى است. حالا مىگویند: آقا! در كتاب مسأله، كجا نوشتهاند كه برائت از مشركین، جزو واجبات حج است؟ خوب؛ كجا نوشتهاند كه حفظ نظام اسلامى، از اوجب واجبات است و اگر كسى این را منكر باشد، اسلام را نفهمیده است؟
چیزهایى هست كه نوشتن ندارد. هر جا كه شما به اثرى از دین نگاه كنید، این را بهوضوح مىبینید. البته انسان باید بصیرت، فهم، معرفت و قدرت درك داشته باشد. كیست كه، توحید - شعار معنویت و وحدت مسلمین - را در حج ببیند و نفهمد كه این اجتماع عظیم، براى این است كه اسلام و توحید به رخ كفر كشیده شود؟! بهخلاف آنچه امروز دشمنان مىخواهند، در حج، توحید در مقابل شرك سینه سپر مىكند.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران حج (16/01/1374)
17) دو خاصه برای شناخت حج
عزیزان من! حج را با این دو خاصّه بشناسید. خاصّه تأثیر شخصى، فردى و معنوى. ایجاد انقلابى در هر دل؛ این هزاران دلى كه از اینجا احرام مىبندند و به خانه خدا، به میعاد و میقات الهى مىروند، تا منقلب، الهى و معنوى شوند و برگردند. دلها از خانه خودشان احرام مىبندند. دلهاى ذاكر و خاشع. در واقع قبل از میقات، دلها مُحرِمند. این، یك ویژگى بود كه قابل اغماض نیست. دومى هم معنا و مفهوم جمعى، اسلامى، امّتى و فراملیتىِ مربوط به امّت اسلام، و عبارت است از اثبات عزّت توحید، نفى شرك، برائت از شرك و مشركین و داعیان الى الشّرك و مخالفان توحید، به هر شكل و گونهاى كه بتوانند. مثل خود حج؛ كه «من استطاع الیه سبیلاً.» متوقّف بر استطاعت است.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران حج (16/01/1374)
18) جستجوی دلهای آشنا
البته دلهاى مؤمنِ پیروان آل محمّد صلىاللَّهعلیهوآله، در آن سرزمینها به دنبال یادگارهاى عزیز خودشان هم مىگردند. دنبال یاد ائمّه مظلوم خودشان كه آنجا، پایگاه اشعاع و نورانیّت و درس آنها بوده است. ائمّه در طول دویست و پنجاه سال امامت شیعه، در آن شهرها و در همان كوچهها، خیابانها و خانهها؛ در همان سرزمین، در همان بقاع متبّركه، نشستند و اسلام را به مردم تشنه، مشتاق و با معرفتْ تعلیم و تدریس كردند و یاد، ذكر، آثار، قبور مطّهره و یادگارهاى آنها، آنجاست. امروز هم بازمانده عزیز و دردانه قیمتى این عالمِ وجود در روى زمین، در ایام حج، در همان جاست.
سیّد و مولاى آفرینش و محبوب دلهاى مشتاقان، در عرفات، منى، مشعر الحرام و طواف، آنجاست. دلهاى آشنا سراغ بگیرند و خودشان را با كانون معنویت مرتبط كنند.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران حج (1374/01/16)
19) حکمتی بدیع برای یکپارچگی پیکر اسلام
حكمت بدیع اسلام، این آزمایش شگفت آور و پر از رمز و راز را چنان ترتیب داده است كه همین یك واجب بتواند در همهى قرون و اعصار، و با هراندازه گسترشى كه دامنهى اسلام در شرق و غرب گیتى به دست آورده است، یكپارچگى و اتصال اجزاء این پیكر عظیم را تامین كند... همه در یكجا و همیشه در یك فصل،... چه آن هنگام كه سفر كعبهى مشتاقان بیت از برخى نقاط عالم یكسال به طول مىانجامید و چه امروز كه دشمنان امت اسلامى براى پوشش تبلیغات زهرآگین خود به سراسر كرهى زمین به بیش از یكساعت نیازندارند، همیشه اجزاء این پیكر عظیم و پراكنده، به این مركز وحدت و قدرت كه براى آنان كانون صفا و برادرى و معنویت و توحید و معرفت واطلاع است نیاز داشتهاند.. و اسلام اگر از حج خالى مىبود ركنى اصلى و جزیى جوهرى را فاقد بود.
پیام به حجاج بیتاللَّهالحرام (1374/02/14)
20) تدبّردر حج
تدبّر درحجّ، عامل معجزهآسایى درگسترش این اندیشه درمیان همهى مسلمانان است، بعلاوه چهارراه عظیمى براى تبادل اطلاعات ملتها از شرق وغرب وشمال وجنوب جهان اسلام است. من به همهى برادران وخواهران مسلمان كه درمحشر عظیم حج گردآمدهاند متواضعانه توصیه مىكنم كه درحج تدبر كنند وآن دونكتهى اصلى رایعنى دل سپردن به خدا و نزدیك كردن خود به ذات مقدس الهى دراندیشه وعمل با عبودیت خالص وحقیقى ازیكسو واجتناب وبرحذر بودن از شیطانها ودشمنان راه وجهت الهى ازسوى دیگر، براى خود تأمین كنند وباروحى مجهّز به تقوا و دلى سرشاراز اعتماد به خداو روحى لبریز از امید به آیندهى امت اسلامى وتصمیمى راسخ درپیگیرى هدفهاى اسلام و به قصد حاكمیت یافتن معارف وقوانین و فرهنگ اسلامى برجوامع مسلمان، بهدیار خود بازگردند.
پیام به حجاج بیتاللَّهالحرام (1374/02/14)
21) اغتنام از فرصت
همهى حجاج عزیز را به اغتنام فرصت این ایام بزرگ فراخوانده، همگان را به تدبر در حج و توشه بردارى معنوى و روحى براى بقیهى عمر دعوت مىكنم. از آقایان روحانیون محترم مىخواهم كه این مضامین را در جمع كاروانهاى ایرانى و غیر ایرانى به گونههاى مناسب مطرح فرمایند و دلها و جانها را به معنویت حج و نیز به مضمون سیاسى آن متوجه سازند.
پیام به مناسبت برگزارى كنگره عظیم عبادى سیاسى حج (04/02/1375)
22) پشتوانه تمام نشدنی
تعالیم سیاسى و اجتماعى اسلام، همه در جهت آن است كه ملل اسلامى به اقتدار و سیادت علمى و اخلاقى و سیاسى و روحى و مادى دست یابند. و امروز همهى رهبران هوشیار ملتهاى جهان در صددند كه از هر امكان و ذخیرهیى كه مىتواند آنان را قدرتمند كند، بهره گیرند. امت بزرگ اسلامى با وجود عِده و عُدهى خود، فاقد عزت و قدرت در سطح بینالمللى است؛ چگونه باید عزت و قدرت غفلت و احیاناً خیانت خودیها و استكبار و خباثت بیگانگان و دشمنان، چیزى نیست كه در این گفتار مختصر بگنجد؛ آنچه این جانب مىگویم، آن است كه جفاى دشمن به خاطر آن است كه جبههى خودى نخواسته است از همهى نیرو و امكان خود استفاده كند و عِده و عُدهى خود را به مصاف دشمن بیاورد. بزرگترین پشتوانهى جهان اسلام، امت بزرگ اسلامى است؛ یعنى ملتهاى مسلمان كه وحدت و اتفاق و تفاهم آنها و غریو رعد آساى اعتراض آنها و قدرت اندیشه و بازوى كار و ثروت طبیعى و خدادادهى آنها، مىتواند دل هر دولت مستكبر راآب،و گوش او را كر، و پشت او را خم كند.
حج، مظهرى و نمونهیى از این پشتوانهى عظیم و تمام ناشدنى و غیر قابل شكست را در برابر چشم ما مىگذارد.
این جاست كه معناى حقیقى فریاد برائت در حج آشكار مىگردد؛ و چنین است كه غریو دستجمعى مسلمانان در برائت از مشركین، در حج روح مىدمد و مضمون مىبخشد.
پیام به مناسبت برگزارى مراسم حج (1376/01/21)
23) نقطه ی آغاز یک مجاهدت عظیم
ملت و دولت ایران، ملتهاى برادر را به اتحاد فرا میخوانند و دست برادرى بهسوى آنان دراز میكنند؛ علماء و روشنفكران و سیاستمداران و دنیاى اسلام درس وحدت و استقامت و معرفت را براى ملتهاى خود تكرار كنند و جوانان بالندهى این نسل را براى رویاروئى با حوادث بزرگ و به دوش گرفتن بار امانتى سنگین و شالودهریزى امت متحد و یكپارچهى اسلام آماده سازند.
حج، نقطهى آغاز و منبع لایزالى براى این مجاهدت عظیم و مبارك است.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامى به حجاج بیتاللَّهالحرام (01/12/1380)
24) شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج
شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج، به معنى تأمل در پایهگذارى این خانه است كه درعینحال، هم خانهى خداست و هم خانهى مردم؛ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَ هُدًى لِّلْعَلَمِینَ.
هم جایى است كه انسان نیازمند، بدان روى مىكند و هم نقطهیى است كه عظمت آیین الهى در آن جلوهگر مىشود. آمیزهیى از شكوه و عظمت و صفا و سادگى، یادگارى از نخستین نداى توحید، و جایگاهى براى تحقق وحدت كلمه. هم نشاندار جاى پاى مجاهدان صدر اسلام، كه غریبانه در آن مبارزه كردند و مظلومانه از آن هجرت نمودند و فاتحانه و مقتدرانه بدان بازگشتند و آن را از نشانههاى جاهلیت عرب پیراستند؛ و هم معطّر به نَفَس نیایشگران و جاى سجدهى متعبدان و دست نیاز ثناگویان. هم مَطلَع خورشید اسلام در آغاز و هم مشرق طلوع مهدى موعود در انجام. هم پناهگاه دلهاى رمیده و هم امید بخش جانهاى به ستوه آمده!
تشریع فریضهى حج و ترتیب مناسك آن، هم نشانهى عظمت است و هم آیت رحمت. با این شناخت است كه دلها به مشاهدهى كعبهى شریف در مسجدالحرام منقلب مىشود و بیراههها به صراط مستقیم مىپیوندد و انسانها دگرگونه مىشوند.
شناخت دشمن، محصول همهى آن شناختها و متمم و مكمّل آنهاست. بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزنى بىحصار است كه از دستبرد راهزن و خائن و غارتگر، مصون نیست. در خودِ اعمال حج، رَمى جمرات، نماد دشمنشناسى و دشمنستیزى است؛ و پیامبر مكرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهواله)، اذان برائت را در حج سر داد و آیات برائت را از حنجرهى امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در مراسم حج تلاوت فرمود. اگر جهان اسلام و امت اسلامى، روزى از وجود دشمنان جرّار فارغ گردد و چنین چیزى ممكن شود، برائت نیز بىفلسفه خواهد بود. ولى با وجود دشمنها و ستیزهگریهاى كنونى، غفلت از دشمن و بىمبالاتى به برائت، خطایى بزرگ و پُرخسارت است. اگر آن شناختهاى پیشین به دست آید، دشمن جهان اسلام نیز شناخته مىشود. هر پدیده، یا شخص، یا حكومتى و نظامى كه مسلمانان را از هویت اسلامیشان بیگانه كند، یا به تفرّق و پراكندگى بكشاند، یا به كسب عزت و عظمت اسلامى بىاعتنا، یا از آن مأیوس سازد، كارى دشمنانه مىكند؛ و اگر خود، دشمن نیست، سرانگشت دشمن است!
شیطان درقرآن، تعبیرى ازنیروهاى شرآفرین و فساد آفرین و انحطاط آفرین است كه در صف مقابل انبیا قرارمىگیرد؛ وَكَذلِكجَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الاِْنسِ وَالْجِنِّ. و در سراسر قرآن، یاد و نشان شیطان تكرار شده و در تمام طول مدت نزول وحى، از آن نام برده شده است. این بدان معناست كه یاد و نشان دشمن، هرگز نباید مورد غفلت جوامع مسلمان قرار گیرد.
امروز بیشترین تلاش شیطان كه همان جبههى سیاسى استكبار است، مصروف آن مىشود كه مسلمانان را از آیندهى خود، نومید و به ذخیرهى گرانبهاى فرهنگ و دانش خود، بىاعتنا سازد. هر پدیدهیى كه به مسلمانان جهان، امید ببخشد و آنان را به فكر بناى آینده بر پایهى اسلام بیفكند، در چشم استكبار، بشدت منفور و مبغوض است. دشمنى شیطان بزرگ با ایران اسلامى، از آن است كه تشكیل جمهورى اسلامى و ادارهى كشورى پهناور، با جمعیتى انبوه و با ثروت مادى و معنوى بىپایان، به مسلمانان، نوید عزت و عظمت اسلامى مىدهد و فروغ امید را در دلهاى آنان زنده مىكند.
پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى (1377/01/12)
25) برکات حج
تقویت این احساس در فرد، كه وى عضوى از پیكر بزرگ امت است و هدایت درست آن، باید بتواند بر همهى آن ترفندهاى تفرقهساز، غلبه كند؛ و ضمن اینكه هویت ملّى و فرقهیى را در بخشهاى گوناگون امت اسلامى پاس مىدارد، از فوایدى كه دریكدلى و اتحاد است، همهى این مجموعهى بزرگ را بهرهمند سازد و عزّت و اقتدار و خیر كثیرى را كه در یكپارچگى امت اسلامى نهفته است، شامل همهى اجزا و اعضاى آن كند.
طواف و سعى و نمازهاى جماعت و همهى حركات و سكنات دستجمعى در حج، این درس را به حجگزار مىرساند و آن را در اعماق وجود او نفوذ مىدهد.
شناخت نمونه و نمایى از آن امّت واحدة، به معنى گامى عملى در راه تحقق آن آرزوى بزرگ - یعنى اتحاد اسلامى - و در نهایت سر بركشیدن قدرت واحدهى اسلامى در میدان سیاست جهانى است. دیدن تودههاى عظیم حجگزار از نقاط گوناگون عالم، و با زبانها و رنگها و نژادهاى گوناگون، افق دید مسلمان را گسترش مىدهد و از مرزهاى شخصى و قومى و ملّى فراتر مىبرد، و وظیفهى اسلامىِ رفتار برادرانه، وى را با آنان به تعارف و همزبانى و همدلى مىكشاند، خبرهاى اختصاصى ملتها را به سراسر جهان اسلام مىبَرَد و توطئهى تبلیغاتى دشمن را كه همیشه، و امروز بیش از هر زمان، دست اندركار قلب حقیقت و دروغسازى و شایعهپراكنى است، خنثى مىكند و فاصلههاى مكانى و زبانى و پندارى را از میان برمىدارد. با تبیین موفقیت یك ملت، در دل ملتهاى دیگر، امید مىدمد و با تشریح تجربهى یك كشور، كشورى دیگر را مجرّب مىسازد. احساس انزوا و تنهایى را از افراد و ملتها مىزداید و ابّهت دشمن را در چشم آنان مىشكند، مصیبتهاى بزرگ یك كشور را براى دیگران شرح مىدهد و آنان را به فكر علاج آن مىافكند.
توقف حجگزاران در موسم حج در یك نقطه، و بخصوص وقوف در عرفات و مشعر و مَبیت در منى، همگى، زمینههاى مستعد این شناختِ كارساز و كارآمدند.
پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى (1377/01/12)
26) منافع حج
آیا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود؟ و اساساً این نافع چیست؟
حج درست مىتواند تحولى درونى در یكایك مسلمین پدید آورد و روح توحید و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همهى بتهاى درون و برون وجود آدمى كه همان هواها و هوسهاى پستكننده و قدرتهاى اسیركنندهى آدمىاند، و نیز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگارى و فداكارى در آنان پدید آورد، و چنین تحولى است كه از هر انسانى، موجودى شكست ناشناس و تهدید و تطمیعناپذیر مىسازد.
و نیز حج درست مىتواند از اعضاى جدا افتادهى امت اسلامى، پیكرهیى واحد و كارآمد و نیرومند بسازد، آنان را با هم آشنا و از حرفها و دردها و پیشرفتها و نیازهاى یكدیگر، آگاهشان كند و تجربههاى آنان را متبادل سازد. اگر حج با توجه به این هدفها و نتایج برنامهریزى مىشد،و در این برنامهریزى دولتها و علماء و صاحبنظران و روشنفكران جهان اسلام، همكارى مىكردند، ثمرات گرانبهایى نصیب امت اسلامى مىگشت كه با هیچ دستاورد دیگرى در دنیاى اسلام قابل مقایسه نبود. به جرأت مىتوان گفت همین یك تكلیف اسلامى اگر درست و چنانكه شریعت اسلام، خواسته است مورد بهرهبردارى قرار گیرد، پس از زمانى نه چندان بلند، امت اسلامى را به عزت و قدرتى كه در خور آن است خواهد رسانید.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام (1371/03/13)
27) مضمون سیاسی حج
كدامینجانتشنهاستكهاز فیضكوثر محمدی(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و جوششزمزمحسینی، اینجرعهها را بنوشد و هنوز در مضمونسیاسیحجدچار تردید و ابهامباشد؟ حجبیبرائت، حجبیوحدت، حجبیتحركوقیام، حجیكهاز آنتهدید كفر و شركبرنخیزد، حجنیستو روحومعنایحجرا فاقد است.
بتهایبزهكار استبداد و استعمار، حكمراناناز خدا بیخبر و قدرتهایسلطهگر جهانی، در گذشتهو حال، هموارهاز حجبامضمونسازندهو روشنو الهامبخش، بشدتترسیدهو با آنبهمقابلهبرخاستهاند. آنها تبلیغاتدامنهدار و خصمانهییرا بهوسیلهیآخوندهایدرباریو ریزهخوارانسفرهیعشرتخود بر ضد مضمونسیاسیحجبهراهانداختهو باهیاهو و جنجالخواستهاند بقبولانند كهحجاز سیاستجداستو جز عبادتیبهمثابهیعباداتفردینیست; غافلاز آنكههر انساناندكیهوشمند همبوضوحدرمییابد كهاگر درسوحدتمسلمینو عظمتامتاسلامیو تعارفبرادرانجداافتادهو همصداییصاحبانزبانها و نژادها و ملیتها و مناطقجغرافیاییگوناگونو اعتصامبهحبلاللهبا حالتطبیعیدر حجمنظور نمیبود و فقط عبادتو رابطهیجداگانهیانسانها با خدایخود مطلوببود، آمدناز "كلفجعمیق" و پیادهو سواره، آنهمدر یكموسمخاص، چهمعنیداشت؟ رنجپیمودناینراه، چرا؟ و حضور در مكهوسپسدر عرفاتو مشعر و منی، آنهمدر ایاممعدوداتو روزها و ساعاتمعینبرایهمهیمسلمینجهان، چرا؟
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (14/04/1368)
28) شوق دلهای شیفته
فرارسیدنایامحج، همهساله، همراهبا شوقو حنیندلهایشیفتهو جانهایآرزومندیاز سراسر جهاناسلاماستكهدر جوار خانهیمعبود و دیار محبوب، سر بر آستانعشقو تقدیسگذارند و جبههیتعبد و تقرببر خاكآنمقامبسایند. ایاممعلوماترا در سایهیذكر و نیایشبگذرانند و در پناهرحمتو مغفرتحقبیارمند. برادراندور افتادهیخود از چهارگوشهی عالمرا ببینند و شكوهامتاسلامیرا درنمونهییزندهو مجسم، حسكنند.
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (07/04/1369)
29) عبادتی در جهت ایجاد حیات طیبه امت اسلامی
آری، حجعبادتاستو ذكر و دعا و استغفار; اما عبادتیو ذكر و استغفاریدر جهتایجاد حیاتطیبهیامتاسلامیونجات آناز زنجیرها وغلهایاستعباد و استبداد و خداوندانزر و زور و تزریقروحعزتو عظمتبهآنو زدودنكسالتو ملالتاز آن. ایناستحجیكهاز پایههایدینبهشمار رفتهو امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) درنهجالبلاغهآنرا علماسلامو جهاد هر ناتوانو برطرفكنندهیفقر وتنگدستیو مایهیتقربو نزدیكیاهلدینبهیكدیگر شمردهاست;ایناستآنحجیكهبندگانمجاهد خدا همهسالهاز ایرانبا شوقو شور بدانرویمیآورند و برائتاز امریكا و صهیونیسمو نفیولایت استكبار وشعار برایتعمیمولایتالهیرا شرط اصلیآنمیشمرند;
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (14/04/1368)
30) نکته اول حج : معنویت
دو نكته مهم در باب حج وجود دارد كه همیشگى و فراموش نشدنى است. یكى موضوع «معنویت» در حجّ است.
در خلال این واجب، از اوّل تا آخر، روحى وجود دارد كه عبارت است از توجّه و اخلاص به ذات مقدّس احدیّت و اظهار عبودیّت در مقابل پروردگار. در فرایض و واجبات دیگر، به این حجم و كیفیّت، این ویژگى را نمىشود مشاهده كرد؛ اگر چه قوام هر واجب و عبادتى، به توجّه و ذكر حضرت پروردگار جلّ و علاست. وقتى انسانها به مركز اقامه فریضه الهى حج جذب مىشوند، از محدوده زندگى مادّى خارج و به فضایى كاملاً معنوى وارد مىشوند. در این فضاى معنوى، انسان بهطور حقیقى، شستشویى مىكند و برمىگردد. فرض بر این است كه اگر انسان، یك بار در مدت عمر خویش چنین شستشویى بكند، براى او كافى است.
چون حج یك بار واجب شده است و واجبات بر اساس نیازها و حاجات بشر است. اگر ما براى سیر تكامل و عروج الىاللَّه، به بیش از هفده ركعت نماز در روز احتیاج داشتیم، خداى متعال آنرا واجب مىكرد. حداقلِ واجب، آن چیزى است كه براى ما به صورت حكم واجب درآمده است. حج، براى هر كس كه بتواند - «من استطاع»، كه نباید خیال كرد «من استطاع»، واجب را محدود مىكند؛ نه. این واجب را توسعه مىدهد، بدون استثناء - یكبار در عمر واجب است و اگر كسى نتوانست، خوب؛ نمىتواند. بر او چیزى واجب نیست؛ چون قدرت وجود ندارد. پس، یك بار رفتن در آن مخزن و چشمه جوشان معنویت براى شستشو و پاكیزه شدن كافى است. البته اگر بیشتر بشود، بهتر و بیشتر شستشو خواهد شد. امّا حدّاقلِ لازم، همان یك بار است.
ببینید چقدر جنبه معنویت حج باید قوى باشد! ...حجْ اوّل با «لبیّك» یعنى پاسخگویى و اجابت دعوت الهى شروع مىشود. تمام مناسك و كارهاى حج از قبیل حالت احرام، لباس و محرّمات احرام، طواف، سعى، نماز و وقوفین، هر كدام به نحوى، گوشهاى از وجود ما را به معنویت و خداى متعال جذب مىكند. این مجموعه مركّب، در واقع چشمه زلالى است كه باید خود را در آن شستشو دهیم. مراقب باشید كه حج، این جهت را از دست ندهد
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران حج (1374/01/16)
31) نکته دوم حج :مسائل اجتماعی
نكته دوم، همان نكته اجتماعى است. خداى متعال این واجب را به نحوى انجام داده است كه مسلمانان، چشم در چشم یكدیگر قرار گیرند. اگر حج نبود، یك فرد مسلمان ممكن بود تا آخر عمر، بسیارى از این ملیّتها را نه تنها نبیند، بلكه اسم آنها را هم نشنود. حج، ملتها، رسوم، زبانهاى مختلف و افراد ناآشنا را كه اگر دونفرشان، روزهاى متمادى در نقطهاى با هم باشند، معلوم نیست یك ذرّه با یكدیگر اُنس پیدا كنند، در یك نقطه جمع مىكند و به همه آنها عمل، ذكر، عشق و هدف واحد مىبخشد. خوب؛ توقّع چیست؟ توقّع این است كه دستاورد واحدى پیدا كنند. آن دستاورد واحد چیست؟ چیزى كه فضلاً از شخص واحد به همه ملتها ارتباط پیدا مىكند، نه به یك ملت واحد، چیست؟ آن، عبارت است از چیزى كه بین ملتهاست؛ كه همان اسلام است. بین ملتهاى صاحب نژادهاى مختلف، كه همه مسلمانند، آنچه مشترك است، چیست؟ آن، آرمانها، آرزوها، اهداف و عشقهاى اسلامى است، كه اسلام براى آنها معیّن كرده است. پس، حج مىخواهد این را تأمین كند. چرا عدّهاى این نكته واضح را نمىفهمند و باید برایشان تشریح كرد؟! بعضى با وجود تشریح كردن هم نمىفهمند و شقاوت را به حد اعلى رسانده، با این امر واضح و حقِّ صریح، مبارزه هم مىكنند!
شرقى، غربى، سیاه، سفید و صاحبان زبانهاى گوناگون كه اینجا جمع شدهاند، چند روز عمل واحدى انجام مىدهند: در یك نقطه عبادت مىكنند، مىخوابند و مىنشینند. این كارها براى یك امر فرا ملیّتى و فراشخصیتى است. و الّا ممكن بود این اعمال را هر كس در مسجد جامع شهر خودش هم انجام بدهد. چرا مردم را به یك نطقه خاص كشاندند؟ براى اینكه با هم باشند و با هم بودن را حس كنند و آن چیزى را كه فراتر از مجموعههاى ملّى است؛ یعنى مسلمان بودن و وحدت اسلامى را به اینها بفهمانند. آن، همان چیزى است كه انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى، از روز اوّل تا به حال روى آن تأكید مىكند و مىگوید حج، براى آشنایى مسلمانان بایكدیگر، اتّحاد و تأمین منافع مشترك مسلمانان و احتراز از دشمنان مشترك، یعنى «برائت از مشركین» است.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران حج (16/01/1374)
32) ابعاد متعدد و متنوع حج
بر آشنایانمعارفاسلامیپوشیدهنیستكهفریضهیحجبیتاللهاز جملهیتكالیفنادریاستكهدر آنابعاد متعدد و متنوعمربوط بهزندگیفردیو سلوكجمعی، بهشكلیباشكوهو دارایتأثیر عمیقدر تنو جانو اندیشهو نیز در منشو روش آدمیگنجانیدهشدهو درستگزاردنآنمیتواند او را بهتوفیقاتبزرگیدر همهیعرصههایمادیو معنوینایلسازد.
در اینفریضهیبزرگ، سیر آفاقبا سیر انفس، ذكر و خشوعو انابهو استغفار با سعیو حركتو وقوفو برائت، اتحاد و رفقو تراحممؤمنانبا هشدار و بیزاریو پرهیز از كافران، "از سرابخود رو برتافتن" با "در اقیانوسجمعفرو رفتن"، "درد خود را با طبیبالقلوبگفتن" با "طبیبانهاز درد مسلمینجهانپرسیدن" و خلاصه، سیاستبا دیانتو دنیا با آخرت،همسنگ و همعنانگردیدهاند. اینتنوعو پیچیدگی، هموارهایجابكردهاستكهبهمنظور هرچهبهتر و كاملتر برگزار شدنحج، همهسالههدایتو زعامتی، خیلحاجیانبیتاللهرا سرپرستیكند و بهآناندر سیرابگشتناز اینسرچشمهیفیضالهییاریرساند.
حكمانتصابحجهالاسلاموالمسلمینمحمد محمدیریشهریبهسمت نمایندگیولیفقیهو سرپرستحجاجایرانی (06/02/1370)
33) باطل السحر همه ابتلائات
«و اذنفیالناسبالحجیاتوكرجالا و علیكلضامر یأتینمنكلفجعمیق. لیشهدوا منافعلهمو یذكروا اسماللهفیایام معلوماتعلیما رزقهممنبهیمهالانعامفكلوا منها واطعموا البائسالفقیر»
خداوند حكیمعزیز را حمد و سپاسكهبر بندگانمنتنهاد و آنانرا بهگردآمدندر خانهیخود فراخواند و پیامبر بزرگخود را بهسردادنبانگاذانحجبر گلدستهیتاریخمأمور ساخت; ساحتخانهرا امنو امانكرد و از بتهایجاهلیتپیراست و مطافمؤمنانو میعاد دورافتادگانو مظهر جماعتو جلوهگاهشوكتو مجمعامتقرار داد; بیتاللهرا كهسدنهیكعبهو خدمهیمطافو مسعیدر عهد جاهلیتاولی، بازار تجارتو دكانریاستو سیادتخود كردهبودند، از آنمردمو منبعبهره و سود آناندانستو بهرغمانحصارطلبان، از راهرسیدگانرا با ساكناندارایحقیبرابر ساخت; حجرا رمز وحدتو عظمت مسلمینو هماهنگیو پیوند میانآنانقرار داد و باطلالسحر بسیاریاز ابتلائاتیكهافراد و جوامعمسلمینبر اثر جداماندگیاز اصلو ریشهیخود بهآندچار میشوند; مانند: بیگانهگراییو خودفراموشیو ترفندپذیریو غفلتاز خدا و اسارتدر دستاهلدنیا و بدبینیبهبرادرانو شنودنسخندشمندربارهیآنانو عدمحساسیتبهسرنوشتامتاسلامی، بلكه نشناختنكلیتیبهنامامتاسلامی، و بیخبریاز حوادثدیگر بلاد اسلامیو ناهشیاریدر برابر نقشههایدشمناندوبارهیاسلامو مسلمین، و بسیبیماریهایمهلكدیگر كهدر طولتاریخاسلامبر اثر تسلط نااهلانو ازخدابیخبرانبر زندگیسیاسی و سرنوشتمسلمین، هموارهمسلمانانرا تهدید كردهو در قرنهایاخیر، با حضور قدرتهایاستعماریبیگانهدر منطقهیا دستنشاندگانفاسد و دنیاپرستشان، شكلیبحرانیو ویرانگر بهخود گرفتهاست.
خدا را سپاس كه حج را همچون ذخیرهیی تمام نشدنی و چشمهیی همیشه جوشان و چون جویباری زلال و مستمر برای امت خالده قرارداد كه در هرحال آن كه بشناسد و قدرداند، توان استفاده از آن را خواهد داشت و آن را داروی این بیماریهای مهلك خواهد ساخت. و خدا را سپاس كه بر ملت شایستهی ایران رحمت آورد و شوق كعبهی مقصود را پس از سرزنش خارهای مغیلان بیابان طلب، به جام وصلی كه شیرینی عزت و كامیابی هر دو را داشت، برآورده ساخت; حقی را كه سالی چند به ناروا از آنان بازداشته شده بود، كریمانه به آنان برگرداند و جای خالی ملتی را كه حج ابراهیمی و محمدی (صلی الله علیهما و الهما) را جایگزین حج بوجهلی كرده بود، به نیكو وجهی پر كرد; دل تفتیدهی مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعهی وصال آرامش بخشید و جان مبتهج از انوار معرفت و لبریز از شوق زیارت را لبیك اجابت گفت; بندگان مخلص را به لطفی ویژه نواخت و وعدهی نصرت مؤمنان را انجاز كرد و خانهی خود را جایگاه طائفین و عاكفین قرار داد.
پروردگارا! بهاینحاجیانمشتاقو سرازپانشناختهو پساز انتظاریجانگزا بهخلوتدوستباریافته، و بههمهیبرادرانو خواهرانیكهاز اقطار عالمبهبارگاهعامرحمتو غفرانشتافتهاند، نظریبهلطفو رأفتبیفكنو دلهاشانرا از انوار معرفتو بصیرتروشنفرما و هدایتو كمكخود را شاملحالآنانكنو آنانرا بهعزمیراسخبر اصلاححالامتمسلحساز و بر دشمنانشانپیروز فرما; آمینربالعالمین.
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (26/03/1370)
34) هدیه ای تمام نشدنی و سرچشمه ای همیشه جوشان
ذى حجةالحرام با ذخیرهى ابدىاش براى امّت اسلامى از راه رسیده است. خدا را سپاس، بر این هدیهى تمام نشدنى و سرچشمهى همیشه جوشان كه مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، مىتوانند هر ساله از آن بهرهمند گردند و توشه بردارند. گستردگى و تنوع مصالح و منافعى كه دست علم و حكمت الهى در فریضهى حج گنجانده، به قدرى است كه در هیچ فریضهى دیگر اسلامى شبیه آن دیده نمىشود، از ذكر و حضور معنوى و خویشتنیابى انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوى دل از زنگارهاى گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همهى امت اسلامى و احساس اقتدار ناشى از عظمت جماعت مسلمین. و از تلاش هر فرد براى شفا یافتن از زخمها و بیمارىهاى معنوى یعنى گناهان، تا كنجكاوى و تلاش براى شناختن و درمان كردن دردها و جراحتهاى عمیق پیكرهى امّت، و همدردى با ملتهاى مسلمان، یعنى اندامهاى این پیكرهى عظیم، همه و همه در حج و در كالبد اعمال و مناسك گوناگون آن گنجانیده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مىنامد. این بدان معنى است كه اینها فقط عملى فردى و براى اداى تكلیفى شخصى نیست، بلكه نشانهیى است تا برانگیزانندهى شعور و معرفت انسان به چیزى باشد كه این عمل، علامت و نشانهى آن است. در وراى این نشانهها، توحید قرار دارد یعنى نفى همهى قدرتهایى كه به نحوى جسم و جان آدمى را در قبضهى اقتدار خویش گرفتهاند، و اثبات حاكمیت مطلق الهى بر همهى وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاكمیت نظام اسلامى و مقررات اسلامى بر زندگى فردى و اجتماعىِ مسلمین.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام (1368/04/14)
35) واجب بی نظیر
واجبِ حج، حقیقتاً یك واجب بىنظیر است. چنان كه اگر ما در همه تعالیم اسلامى غور كنیم، شبیه آن را نخواهیم یافت. حج وضع مخصوصى دارد و جنبه معنوى در آن فوقالعاده است. مثلاً، یك نوبت نماز را كه شما ملاحظه كنید، چند دقیقه ذكر خداست. اما حج، از آغاز پرداختن به اعمال مربوطه كه طى چند روز انجام مىگیرد - چه در داخل خانه خدا، چه در مسعاى شریف، چه در عرفات، چه در مشعر، چه در منى، چه در اعمال گوناگون، چه در طوافهاى مختلف، چه در نشست و برخاستها و چه در افاضه از نقطهاى به نقطه دیگر - همهاش ذكر خداست. این از جنبه معنوى كه معلوم مىكند ذكر الهى در حج، یك قلمِ بسیار درشت است.
از طرف دیگر جنبه دنیایى و مربوط به زندگىِ حج هم بىنظیر است. یعنى واجبى است كه فقط مربوط به یك فرد یا یك ملت نیست؛ بلكه مربوط به همه دنیاى اسلام است. خداى متعال نقطهاى را معین فرموده و در زمانى معلوم - ایّام معلومات - همه مسلمانان را به آن نقطه دعوت كرده است. آیا مىشد كه همه مسلمانان، نه یكپارچه كه در گروههاى مجزّا، و نه در ایامى معلوم كه در طول سال، در این نقطه جمع شوند؟ این نكته از حج باید مورد اهتمام بیشترى قرار گیرد كه خداى متعال فقط اراده نفرمود كه همه در مكه و منى و مشعر و عرفات، جمع شوند. چون اگر حركت مردم به این مناطق اصل قضایا بود، مىشد همه را در طول یك سال در آنجا جمع كنند. اینكه خداى متعال امر به تجمّع همه مسلمانان در این نقطه، آن هم دریك مجموعه از روزها داده است، براى چیست؟ نكته اساسى و مهم همین است.
بدیهى است تجمّعى با این كیفیّت، به خاطر آن است كه آحاد مردم مسلمان، خود را در كنار یكدیگر بیابند. یعنى احساس وحدت و جماعت كنند و در بعدى وسیعتر، احساس عظمت ناشى از اجتماعِ ملتها و شعوب، بر همه حاكم گردد. اگر این احساس مورد توجّه نبود، لزومى نداشت كه ایام معلومات و معدودات در حج مقرّر شود. و اما اینكه امّت اسلام - هر ملتى از ملتهاى مسلمان - كسانى از خودشان را در یك روز به یك نقطه مىفرستند تا آنها با هم اجتماع كنند، این اجتماع براى چیست؟ اینها نكات و دقایقى است كه به تعبیر امام صادق علیهالصّلاةوالسلام: «یعرف هذا و اشباهه من كتاب اللَّه؛» باید هر مسلمانى از مفاهیم قرآنى و اسلامى بداند.
خداى متعال، از همه ملل مسلمان، جماعتى را دعوت مىكند و به آنها مىگوید: بیایید در این ایام معلوم، دور هم و با هم باشید. «ثم افیضوا من حیث افاض النّاس؛» همه با هم حركت كنید. همه با هم افاضه كنید، و همه با هم طواف بپردازید. این اجتماع همگانى براى چیست؟ مسلمان نقاط مختلف دنیا، در یك نقطه گرد هم بیایند كه چه كنند؟ دور هم جمع شوند و در سكوت، به صورت همدیگر نگاه كنند و بعد از چند روز هم به اوطان خود برگردند؟! چرا دور هم جمع مىشوند؟ جمع شوند تا اختلافات خود را با هم مطرح كنند؟ این جمع شدن به چه معنى است؟ جواب این است كه جمع شدن افرادى از همه ملتها در یك نقطه، آن هم یك نقطه مقدّس، فقط مىتواند یك فایده و یك معنا داشته باشد. آن فایده و معنا این است كه دور هم جمع شوند تا درباره سرنوشت امّت اسلامى تصمیمگیرى كنند و در این مجمع، به حیث امّت، یك قدم خوب برداشته شود و كارى سازنده و مثبت صورت گیرد. این كارِ سازنده و مثبت، به چه كیفیّتى مىتواند باشد؟ به این كیفیّت كه یك وقت است ملتهاى اسلامى آن قدر پیشرفتهاند - امیدواریم آن روز برسد - كه وقتى در حج جمع شدند، در خلال این كنگره عظیم مردمى، از برگزیدگان ملتها، مجلسِ مفصّلِ چند هزار نفرهاى تشكیل گردد و این مجلس مصوّباتى داشته باشد و آن مصوّبات در همان كنگره عظیم به تصویب آحاد حجّاجِ آمده از كشورها برسد و بعد براى اجرا به دولتها و ملتها ابلاغ گردد.
این، بهترین كار است؛ كه، متأسفانه امروز عملى نیست. زیرا ملتها هنوز در این زمینه، آن قدر پیش نرفتهاند؛ بخصوص كه دولتها هم به آنها كمكى نمىكنند. اما تا وقتى كه چنان تصمیمگیرىِ عملى در موسم حج امكان ندارد، كارِ واجب در آنجا چیست؟ این است كه ملتها به هر نحو كه بتوانند نسبت به مصالح دنیاى اسلام دلبستگى نشان دهند و ضمن تأكید بر وحدت بین خود، به اظهار برائت از دشمنانِ دنیاىِ اسلام بپردازند. این كمترین كارى است كه مىشود در حجّى كه اسلام معیّن كرده است، انجام داد و از آن متوقّع بود.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و دستاندركاران «حج» 31/01/1373
منبع:سایت دفتر مقام معظم رهبری
نظرات :