ـ سرّ رمی جمرات

ـ سرّ رمی جمرات و ناتوانی تبهكار در رمی شیطان
سرّ سومی كه انسان در سرزمین منا دارد آن است كه رمی میكند (میرود آن جمرهها را آن تل و برجستگیها را آن سنگ چین شده را فعلاً رمی میكند) معنای سنگ زدن به آن جمره آن است كه من هر شیطان و شیطنتی را رمی كردم. اگر انسان خودش جزء شیاطین الانس بود، هرگز قدرت رمی ندارد [و] رمی نمیكند. اگر كسی شیطان قرین او بود، او قرین خود را رمی نمیكند. میفرماید: ?وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطانًا فَهُوَ لَهُ قَرینٌ?21، در آیه دیگر فرمود: ?وَ مَنْ یَكُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَرینًا فَساءَ قَرینًا?22؛ فرمود: كسی از یاد حق غافل باشد و نام حق و یاد حق را نشنود و نبیند، خداوند كیفری كه میدهد آن است كه شیطان را قرین او و مقارن او میكند. در آیه دیگر فرمود: هر كس شیطان قرین او بود، به همسفر بدی مبتلاست، به قرین بدی مبتلاست. اگر كسی شیطان قرین او بود كه او را رمی نمیكند، او در حقیقت كار منا را انجام نداده است به سرّ رمی جمرات نرسیده است. حجّش ناتمام است.
سرّ دیگر منا آن است كه انسان قربانی میكند. قربانی كردن حالا یا گاو و گوسفند ذبح میكند یا شتر نحر میكند. فرمود: سرّ قربانی كردن آن است كه این حنجره دیو طمع را شما ببرید و خفهاش كنید. این اهرمن را بكشید. این راز قربانی كردن است ورنه گوسفندی را كشتن و لاشهاش را رها كردن، بی مصرف گذاشتن چیزی نیست با این عمل میخواهند آن معنا را تفهیم كنند، از باب تنزل یك معقول به محسوس میخواهند عملی نشان بدهند كه قربانی كردن گوسفند؛ یعنی سر بریدن آز و طمع. این هم سرّ دیگر منا.
نظرات :