اسرار وقوف در عرفات

یکشنبه 10 خرداد 1394
اسرار وقوف در عرفات

واقف شدن به معارف الهی

اولین سرّ وقوف در عرفات این است كه حضرت امام سجاد(سلام الله علیه) طبق این حدیث مرسل فرمود: وقوف در عرفات به این معناست كه انسان واقف بشود، مطلع بشود به امر معارف و علوم الهی؛ یعنی معارف الهی را عارف بشود، اسرار الهی را باخبر بشود، از نظام ربانی و نظام آفرینش حق مستحضر بشود، از كیفیت پرورش ذات اقدس الهی مستحضر بشود،  بداند خدا به همه نیازهای او واقف است و برای رفع همه نیازمندیهای او تواناست، خود را به خدا بسپارد و احساس كند كه بنده او و محتاج اوست و دیگر هیچ و او را اطاعت كند، اگر او را اطاعت كرده است طاعت او سرمایه است و وسیله هر بی نیازی است كه «و طاعته غناء»3 اولین سرّ در وقوف عرفات این است كه انسان عارف بشود به علوم و معارف الهی كسی كه در عرفات ایستاده است باید از معرفت طرفی ببندد.

ـ واقف شدن بر آگاهی خداوند از صحیفه? دل

دومین سرّ این است كه باید عارف بشود [به اینكه] ذات اقدس الهی به صحیفه قلب او و به درون او و به رمز و راز او آگاه است؛ یعنی این كریمه ?وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفی?4 را در سرزمین عرفات خوب درك كند.  در آیه آمده است شما هر حرفی را هم می‌زنید هر كاری انجام می‌دهید هر سرّی را كه در درونتان دارید خدا مستحضر است. حرف آشكارتان را خدا می‌داند حرف نهفته‌تان و راز نهانی‌تان را خدا می‌داند و آنچه كه خیلی پوشیده است و حتی احیاناً برای خود شما روشن نیست و به طور ناخودآگاه در زوایای شیار مغزتان و قلبتان و روحتان عبور می‌كند، خدا می‌داند.  این دومین سرّ وقوف در سرزمین عرفات است كه انسان عارف بشود كه خداوند بر صحیفه قلب او احاطه كامل دارد. اگر بداند كه قلبش در مشهد حق و در محضر حق است، همان طوری كه گناه زبانی ندارد گناه دست و پا ندارد، گناه خیالی و فكری هم ندارد، آرزوهای باطل ندارد؛ همان طوری كه حرف باطل و یاوه بر لب ندارد آرزوهای یاوه را در دل راه نمی‌دهد و همان طوری كه به كسی بد نمی‌گوید، بد كسی را هم در دل نمی‌طلبد و همان طوری كه بدنش را تطهیر كرده است، قلبش را از خاطرات آلوده تنزیه كرده است. این دومین سرّ از اسرار وقوف در سرزمین عرفات است.

ـ بالا رفتن از «جبل الرحمة» و قرائت دعای مردی از امام حسین(علیه السلام)

سوم اینكه شایسته است كسی كه در روز نهم در عرفات به سر می‌برد آن «جبل الرحمه»5؛ آن كوه رحمت را بالا برود6. یك دعایی هم هست مربوط به «جبل الرحمه» كه گفتند سالار شهیدان حسین‌بن‌علی(صلوات الله و سلامه علیهما) قسمت چپ آن كوه رو به كعبه ایستاد و آن دعای معروف را خواند7.

نکته: آگاهی از رحمت رحمانیه و رحیمیه خداوند راز صعود از «جبل الرحمة»

«جبل الرحمه» در سرزمین عرفات است. فرمود: انسان وقتی بالای كوه رحمت می‌رود راز این رفتن و سرّ بالای كوه رحمت رفتن این است كه بداند خداوند رئوف و رحیم است «بكل مؤمن‌ٍ و مومنه و یتولی كل مسلم و مسلمه»8؛ خداوند به هر زن مسلمان رئوف و مهربان است و متولی و ولی هر مرد مسلمان و زن با اسلام است؛  گرچه ولایت خدا تكوینی است نسبت به همگان او ولی كل است: ?هُنالِكَ الْوَلایَةُ لِلّهِ الْحَقِّ?9، گرچه رحمت خدا فراگیر است: ?رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ‏ءٍ?10 اما این رحمت عامه را خداوند برای عموم دارد، در كنار آن رحمت عامه یك رحم ویژه و خاصه است كه مال همه نیست. اینكه فرمود: ?كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ?11 یك رحمت خاص است اینكه فرمود: ?رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ‏ءٍ? اما ?فَسَأَكْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ?12 این رحمت خاصه است. در آن آیه مشخص كرد كه بر چه كسی لازم كرده است.  در این آیه مشخص كرده است كه به سود چه كسی لازم كرده است. در این آیه فرمود: ?فَسَأَكْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ?، برای متقیان من تنظیم می‌كنم و لازم می‌كنم اما بر چه كسی لازم می‌كنم یعنی بر خودم لازم می‌كنم یعنی ?فَسَأَكْتُبُها? علی نفسی ?لِلَّذینَ یَتَّقُونَ? چون ?كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ? آن عهده‌دار یك بخش است كه خدا بر خودش رحمت را لازم كرده است،  اما برای چه كسی لازم كرده است مشخص نكرد این آیه دیگر كه فرمود: ?فَسَأَكْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ? مشخص كرده است كه رحمت خاصه را به چه كسی می‌دهد اما مشخص نكرد بر چه كسی لازم می‌كنم كه رحمت خاصه را بپردازد. از مجموع دو آیه مشخص می‌شود كه خداوند بر خودش لازم كرده است كه رحمت خاصه را به پرهیزكاران بپردازدژ

این جبل رحمت انسان را به این راز و رمز آشنا می‌كند كه خدا یك رحمت خاصه‌ای دارد برای مرد با ایمان و زن با ایمان یك ولایت خاصه‌ای دارد برای زن مسلمان و مرد مسلمان.  بالای كوه رحمت رفتن انسان را عارف به این سرّ می‌كند قهراً خودش هم به این سرّ مزین می‌شود یعنی نسبت به مؤمن مومنه رحمت خاصه دارد، نسبت به مسلم و مسلمه ولایت خاصه دارد. انسان یك برخوردی با انسان دیگر دارد در سراسر عالم، یك برخوردی هم با برادران و خواهران ایمانی و اسلامی دارد. وقتی بالای كوه رحمت رفت و به این سرّ آشنا شد در رفتار و گفتار و نوشتارش هم این سرّ را پیاده می‌كند. این سه سرّ از اسرار پنجگانه سرزمین عرفات.

ـ راز منطقه نمره در سرزمین عرفات

سرّ چهارم آن است كه یك منطقه‌ای است به نام «نمره» آنجا هم با علامتها مشخص شده است. فرمود: وقتی به این سرزمین به منطقه و بخش از عرفات رسیدید راز و رمزش این است كه بگویید «خدایا! من به چیزی امر نمی‌كنم مگر اینكه قبلاً خودم مؤتمِر باشم و به چیزی زجر نمی‌كنم و از چیزی منزجر نمی‌كنم مگر اینكه قبلاً خودم منزجر باشم. بیان این سرّ چهارم این است كه هر انسان مسلمانی عهده‌دار امر به معروف و نهی از منكر هست.  امر به معروف و نهی از منكر یك حكم فقهی دارد و یك سرّی دارد. حكم فقهی‌اش آن است اگر كسی چیزی را بلد بود و عالم به حكم شرعی بود و دید كسی عمداً، عالماً، متعمداً این حكم را رعایت نمی‌كند، باید او را از باب امر به معروف و نهی از منكر راهنمایی بكند كه البته امر به معروف و نهی از منكر غیر از تعلیم است، غیر از موعظه است، غیر از ارشاد است جنبه ولایت است و آمریت (البته با لسان نرم گرفتن حساب دیگری دارد) اما امر به معروف و نهی از منكر گرچه ممكن است در بعضی از موارد مصداق تعلیم، مصداق ارشاد، مصداق موعظه و مانند آن قرار بگیرد ولی حقیقت امر به معروف و نهی از منكر از عناوین یاد شده جداست ولی لازم نیست كه خود انسان درون پاك داشته باشد، لازم نیست انسان عادل باشد. یكی از شرایط امر به معروف و نهی از منكر عدالت نیست، علم و آگاهی هست، احتمال تاثیر هست و مانند آن اما عدالت شرط آمر به معروف و ناهی از منكر نیست كه هر آمر به معروف و ناهی از منكری باید عادل باشد ولی در سرزمین عرفه، راز و رمز امر به معروف به عدالت برمی‌گردد؛ یعنی انسانی كه آمر است باید قبلاً مؤتمِر باشد، انسانی كه ناهی و زاجر است قبلاً باید منتهی و منزجر باشد؛ یعنی بگوید «خدایا! آن توفیق را به من بده من هر چه را كه به دیگران امر می‌كنم به عنوان امر به معروف قبلاً خودم عمل كرده باشد و عامل باشم، آن توفیق را بده كه هر چه را نهی می‌كنم دیگران را از او منزجر می‌كنم خودم قبلاً منتهی و منزجر شده باشم». این سرّ كار است؛ یعنی در مسئله اسرار حج ما می‌بینیم عدالت در امر به معروف و نهی از منكر شرط شده است ولی در مسئله فقهی در امر به معروف و نهی از منكر عدالت شرط نیست.

ـ نمره، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان

سرّ پنجم آن است كه یك منطقه وسیعی با علامتهای خاص به عنوان نمرات13 آنجا مشخص شده است، فرمود: وقتی روز نهم وارد سرزمین عرفات شدید به این منطقه وسیع كه رسیدی اینجا كه علامتهای مشخص هم دارد راه یافتی، سرّش آن است كه آگاه باشی این سرزمین سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است. او می‌داند چه كسانی بر روی آن سرزمین پا می‌نهند و با چه انگیزه‌ای آمده‌اند و با چه انگیزه‌ای هم برمی‌گردند.  بدانی كه گذشته از اینكه خدا شاهد است. ملائكه شاهدند «رب السماوات والارض»، رب السماوات دستور داد و این سرزمین وسیع و این منطقه را شاهد اعمال شما قرار داد. خوب می‌دانند شما چه می‌كنید. زمینی كه زیر پای زائران بیت خداست كاملا مستحضر است كه این حاجی و معتمر به چه نیت آمده و به چه نیت برمی‌گردد و شهادت می‌دهد، پس غیر از اینكه خدا شاهد است و فرشتگان شاهدند، آن سرزمین هم شاهد است.  این سر وقوف در عرفات است، قهراً یك زائر بیت الله لحظه به لحظه به اسرار دین آگاهتر می‌شود آن ?یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ?14 با این ?یُزَكِّیهِمْ? هماهنگ خواهد بود؛ گرچه اسرار بیشتری در جریان وقوف به عرفات هست ولی در این حدیث مرسل پنج سرّ از اسرار وقوف در عرفات مشخص شده است.


  • 2104
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات