امام علی (ع)

ستارة تابناک نجف، امام علی (ع)
نام: علی (ع)
كنیه: ابوالحسن، ابوتراب.
لقب: امیرالمؤمنین (ع) ، مرتضی.
پدر: ابوطالب، عموی پیامبر (ص) ، شخصی با ایمان و درست كردار و مدافع پیامبر (ص) بود ،ایشان هیچگاه بتی را نپرستید، و ایمان خود را پنهان می داشت و تقیه می كرد. مادر: فاطمه بنت اسد از طایفه قریش و دودمان بنی هاشم و دومین زن مسلمان بود و پیامبر (ص) در مراسم تش ییع و كفن و دفن او حضور یافت، ودستور داد با پیراهن مبارکش وی را كفن كنند. زمان ولادت: روز جمعه، 13 رجب سال 30 عام الفیل، ( ده سال قبل از بعثت).
مكان ولادت: شهر مكه، درون كعبه نقش انگشتر: المل ك لله الواحد القهّار اولاد إمام علی 28 : (ع) فرزند پنج فرزند ازفاطمه زهرا (س) ، و محمد حنفیه از خوله ،و ابوالفضل العباس (ع) ، و برادرانش از امّ البنین ،و بقیه فرزندان از زنان دیگر.
دوران خلافت: سال 36 تا 40 ه ق (حدود 4 سال و 9 ماه).
آغاز امامت 28 :صفر المظفر سال دهم هجرت .
مدت امامت 30 :سال.
زمان شهادت: شب 21 رمضان سال 40 هجری.
مكان شهادت: مسجد كوفه.
سبب شهادت: ضربت ابن ملجم مرادی (علیه اللعنه)
عمر شریف: 63 سال.
مرقد شریف: نجف اشرف.
دوران ملازمت با پیامبر (ص): حدود 23 سال
دوران كناره گیری از دستگاه خلافت: حدود 25 سال
دوران خلافت: حدود 4سال و 9 ماه
از کعبه ولادت تا محراب شهادت
به درستی که هر انسان منصفی با کی نگاه گذرا به شخصیت حضرت امیرالمومنین علی (ع) زندگانی ایشان را سراسر تلاش و کوشش در راه خدا و خدمت به بندگان وی می بیند، لذا می توان با قاطعیت گفت که سیره ی او نه تنها برای شیعیان و مسلمانان جهان، بلكه همه انسان ها در خور تأمل و شایان الهام گیری است; چرا كه ابعاد وجودی آن بزرگوار، همه بشر; اعم از دوست و دشمن را، شیفته و مجذوب خود كرده است، و ما در این نوشتار مختصر نمی توانیم به همه ی این ابعاد بپردازیم بلکه فقط می توانیم گوشه ای از فضائل و مناقب وی را بطور فهرست وار ذکر کنیم، و سپس به فرازهائی از نقش وی درتاریخ إسلام اشاره نمائیم.
الف- برخی فضائل إمام علی (ع)
• تولّد و نام گذاری
تولّد إمام علی (ع) در كعبه انجام پذیرفت ونامگذاری نام (علی ) برای آن حضرت، به طور مستقیم توسط خداوند انجام پذیرفت.
-2 تربیت وتعلیم
شخصیت امیرمؤمنان (ع) ازکودکی تحت تربیت وتعلیم مستقیم پیامبر خدا (ص) صورت گرفت، خود آن حضرت در خطبه 23 نهج البلاغه می فرماید: (...وَضَعَنِی فِی حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ یَضُمُّنِی إِلَی صَدْرِهِ... . )
3 - تقدّم در اسلام
روزی پیامبر (ص) در حالی كه دست بر شانه علی (ع) زد، فرمود: (أَنْتَ یا عَلِی أَوَّلُ النَّاسِ إِسْلاماً وَ أَوَّلُ النَّاسُ إِیمَاناً وَ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی (. وانس بن مالك می گوید: (بُعِثَ النَّبی یَومَ الإثنین و أسلم علی یوم الثّلاثاء . ( بعضی از معاندان خواسته اند، تقدّم در اسلام علی (ع) را مخدوش نمایند، به این بهانه كه حضرتش در آن زمان ده سال بیشتر نداشته. درحالی كه قرآن در مورد حضرت یحیی (ع) می گوید: (وَ آتَیْناهُ الْحُكْمَ صَبِیّاً( ; (ما حكم نبوت را در كودكی به او دادیم ).و از عیسی (ع) نقل می كند كه هنوز در گهواره بود و فرمود: ( ...إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً( . شیخ مفید نیز در این مورد می گوید: (صغر سن منافاتی با كمال عقل ندارد و بلوغ ، در احكام شرعی معتبر است نه احكام عقلی . )
4 - در بستر پیامبر (ص)
پس از سیزده سال اقامت پر رنج رسول خدا (ص) در مكه، مشركان در شبی خوفناك تصمیم به ترور آن حضرت گرفتند. همان شب پیامبر به فرمان خداوند از شهر مكه خارج و در (غار ثور ) پنهان شد و سپس عازم یثرب گردید، و به علی (ع) دستور داد تا در بستر آن حضرت بخوابد که این شب به لیلة المبیت شهرت یافت و پیامبرنجات یافت .
5 - هجرت به یثرب
پس از هجرت پیامبربه مدینه و طبق دستور آن حضرت، امام علی (ع) چند روز در مكّه ماند تا بدهی های رسول خدا (ص) را پرداخت ند و امانتهایی كه نزد ایشان بود را به صاحبانش برگرداند، و در نیمه شبفواطم (فاطمه زهرا (س)، فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر زبیر بن عوام(را با خود برداشت و به سمت مدینه حركت كرد.پیامبر روز اوّل ماه ربیع الاول، از غار ثور به سوی مدینه حركت كردندو روز دوازدهم همان ماه به نخستین محلّه مدینه یعنی قُبا رسیدند،ولی به احترام امیرالمؤمنین (ع) وارد مدینه نشدند، بلكه صبركردند تا آن حضرت به آنجا برسد و به آنان ملحق شود و بدین سبب تا روزپانزدهم ربیع (سه روز) صبر كردند و پس از ورود علی (ع) با همراهی ایشان، وارد مدینه شدند.
6 - امام علی (ع) و مسجد النبی (ص)
نخستین اقدام پیامبر (ص) پس از ورود به یثرب (مدینه(، بنای مسجدبود. علی (ع) نیز در ساخت مسجد، فعالیت زیادی كرد ،وپس از اتمامكار مسجد، رسول خدا (ص) و جمعی از مهاجرین، برای خود اتاق هاییدر اطراف مسجد و چسبیده به آن ساختند و هر كدام دری از اتاق خودبه مسجد گشودند كه در هنگام نماز و اوقات دیگر، از همان درها رفتو آمد می كردند. تا پس از چندی كه از طرف رسول خدا (ص) دستورآمد: (سُدُّوا الاَْبْوابَ كُلَّها إِلاّ بابَ عَلِی ) ;( درها را ببندید مگر در خانهعلی (ع) را. ( چون صحابه زبان به اعتراض گشودند، پیامبر فرمود: (مَاأَنَا سَدَدْتُ أَبْوَابَكُمْ وَ فَتَحْتُ بَابَ عَلیِّ (ع) وَ لكَِنَّ اللََّه فَتَحَ بابَ عَلیِ وَسَدَّ أَبْوَابَكُمْ)
7 – پیمان برادری
چند ماه از ورود پیامبر به مدینه نگذشته بود كه آن حضرت، طیمراسمی میان اصحاب خود از مهاجر و انصار پیمان برادری برقرار كرد و خود حضرتش با علی بن ابی طالب (ع) پیمان اخوّت بست و بهایشان فرمود: (أَنْتَ أَخِی وَ أنَا أَخُوكَ (.ودر احادیث بسیاری كه اهلسنّت نیز نقل كرده اند آمده است كه پیامبر (ص) فرمودند: (من و علیاز یك نور یا یك شجره هستیم .)
8 - ازدواج با دخت پیامبر (ص)
در أول ماه ذی الحجه سال دوم هجری إمام علی (ع) با حضرتزهرا (س) دختر پیامبر ازدواج نمودند .وامام صادق (ع) در این زمینه فرمودند: (لَوْ لا أَنَّ الَّهلَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (ع) لِفَاطِمَةَمَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ عَلَی ظَهْرِ الاَْرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ ) ( چنانچه خداوند علی (ع) را نمی آفرید، همشأنی برای فاطمه (س) در روی زمین یافت نمی شد)
9 – ردُّ الشَّمْس
در سال هفتم هجرت، هنگام عصر، حضرت پیامبر (ص)، علی (ع) رابه دنبال مأموریتی فرستاد و به دنبال آن، نماز عصر حضرت قضاشد. پیامبر دست به دعا برداشت: (اللَّهُمَّ إِنَّ عَلِیّاً كَانَ فِی طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ فَارْدُدْ عَلَیْهِ الشَّمْسَ ( . ( خدایا! او در راه طاعت تو و فرمانبرداری پیغمبرت بوده است. پس خورشید را برای او باز گردان. ) اسما می گوید: خورشید را دیدم كه غروب كرد ولی دیدم كه بار دیگر طلوع نمود.
10 – روز غدیر خم
سال دهم هجرت پیامبر عازم حج شد، در این سفر، كه همه زنان آنحضرت و جمع زیادی از مهاجران و انصار، همراه ایشان بودند، هنگامبازگشت، در روز جمعه هیجدهم ذی حجه، جبرئیل این آیه را نازلكرد: ( یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ ( .و آنگاه پیامبربعد از نماز ظهر، ضمن خطبه ای، موضوع جانشینی علی (ع) را مطرحكرد و سه مرتبه فرمود: (فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ ) سپس افزود:(اَلّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ ، وَ أحبب مَن أَحَبَّهُ و أبْغِضْ مَنْأَبْغَضَهُ و انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُل مَن خَذَلَهُ، وَ أَدرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَیْثُدارَ... (، و بعد فرمودند شاهدان به غایبان برسانند. آنگاه اصحاب، نزدامیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده این مقام را به حضرتش تهنیت گفتند.
11 .غسل دادن پیامبر
رسول خدا (ص) در مورد خاندان خویش وصیّت كرد: (إِنِّیتارِكٌ فِ كیُم الثّقْلَین كِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی (. آنگاه خطاب به امیرالمؤمنین (ع) فرمود: (لا یُغَسِّلْنی أَحَدٌ غَیْركَ (. امام علی (ع) می فرماید: (وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ الَّهلِ (ص) وَ إنَِّ رَأسَْهُ لعََلیَ صَدْریِ... وَ لقََدْ وُلِّیتُ غُسْلَهُ (ص) وَ الْمَلائِكَةُ أَعْوَانِی )
12 . زهد وعبادت علی (ع)
امیرمؤمنان (ع) باتشریح ماهیّت فریبای دنیا، خطاب به آن می فرماید (غُرّی غَیْرِی (آن حضرت، در حالی كه می توانست بهترین بهره هارا از دنیا بگیرد، اما در حدّ پا یین ترین افراد، زندگی می گذراند. در حالی كه باغ ها، قنوات و چاه های بسیاری احداث و سپس همه را در راه خدا وقف كرد. خود آن حضرت می فرماید: (به خدا سوگند آن قدر جبّه خود را پینه زدم تا آنكه از پینه زننده خجالت كشیدم و كسی به من گفت: آیا بعد از این همه، آن را از خود دور نمی كنی؟ ( ودرهنگام نماز، رنگ از رخسار مباركش می رفت و بدنش می لرزید. به حضرتش عرض می شد: شما را چه می شود؟ می فرمود: وقت ادای امانتی رسیده كه خداوند آن را به آسمان و زمین و كوه ها عرضه داشت و آنها از حملش امتناع ورزیدند. ابن عباس می گوید: (در جنگ صفین دیدم امام در حالی كه شمشیر می زند، مراقب خورشید است. وقتی از سبب این امر پرسیدم، فرمود: مراقب زوال هستم، گفتم: در این گیر و دار جنگ، وقت نماز است؟ فرمود: (إِنَّمَا نُقَاتِلُهُمْ عَلَی الصَّلاةِ ( و باز ابن عباس می گوید: هیچگاه نماز شب آن حضرت ترك نشد حتی شب جنگ.
13 . عدالت علی (ع)
كیی از صفات برجسته علی (ع) عدل آن حضرت است كه همین امر نیز سبب شهادتش گردید. او چنانچه می شنید فرماندارش به كسی ستم روا داشته، به عزل یا تفحّص از حال او مبادرت می كرد و به احدی از نزد كیان خویش اجازه بهره برداری خصوصی از بیت المال را نمی داد .
14 . علم علی (ع)
در كثرت علم علی (ع) ، همین بس كه پیغمبر خدا هنگام رحلت به رازگویی با آن بزرگوار پرداخت و وقتی از علی (ع) سؤال شد آن راز چه بود، فرمود: (عَلَّمَنِی ألفَ باب مِنَ الْعِلْمِ ینفتح لی مِن كُلِّ باب ألف باب (، ونیز آن حضرت بارها فرمودند: (سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی ) ;( از هرچه می خواهید از من بپرس) و تاریخ نگاران، آورده اندكه غیر ازآن امام همام، هركس این ادعا را نمود، رسوا شد. مراجعات از دور و نزدیك به علی (ع) و در سخت ترین مسائل، بویژه درمورد قضاوت ،وسخنان گهربار و بی مانند امیرالمؤمنین (ع) چه اخباراز آیندگان و چه كلمات عمیق نهج البلاغه و سایر گفتارها، گویای قطره ای از دریای دانش علوی اوست.
نهج البلاغه قطره ای ازعلم علی (ع)
نهج البلاغه، همان قطره ای از دریای بیکران و پرگوهری است كه ساحلی برای آن شناخته نشده و نهایت آن برای احدی درك نگردیده است و هر یك از محققان و عالمان به قدر ظرفیت خویش توانسته اند از آن بهره گیرند. این مجموعه را سید رضی ( 359 406) از كتب معتبر و مختلفی كه نزد وی بوده جمع آوری نمود، كه مشتمل بر 241 خطبه، 79 نامه و 480 سخن كوتاه و حكمت آمیز است.به مصداق (كلام الامیر امیرالكلام ( می توان اذعان نمود كه نهج البلاغه معجزه ای است كه ویژگی هایی را همچون قرآن در خود جمع كرده است:
الف: فصاحت و بلاغت.
ب: چند بُعدی بودن و قابلیت تفسیرهای گوناگون.
ج: عدم تأثیر مرور زمان بر آن.
د: خضوع همه اُدبا در برابر نهج البلاغه.
ه : نفوذ در ابعاد روح و روان بشر.
ابن ابی الحدید (قرن هفتم) می گوید: (به حق سخن علی (ع) را از سخن خالق فروتر و از سخن مخلوق فراتر خوانده اند. همه مردم، فن خطابه و نویسندگی را از او گرفته اند. كافی است كه مردی مانند (جاحظ (در (البیان و التب یین( و سایر كتب خویش ستایشگر او است.
ب - نقش امام علی (ع) درتاریخ إسلام
1 . امام علی (ع) در جنگ بدر
در سالدوم هجرت، جنگ بدر به وقوع پیوست كه با پیروزی مسلمین به پایان رسید. امیرالمؤمنین (ع) در این پیروزی، سهم بزرگی داشت; چرا كه دلاوران و شجاعانی از مشر یكن همچون (ولید بن عتبه، عاص بن سعید، طعیمة بن عدی، نوفل بن خویلد و... ( به دست آن حضرت به هلاكت رسیدند. اینان كسانی بودند كه هر یك به تنهایی در برابر انبوهی از دشمن مقاومت می كردند.
2 . امام علی (ع) در جنگ اُحُد
سال سوم هجرت، جنگ اُحُد به وقوع پیوست كه در ابتدا با پیروزی مسلمین همراه بود، ولی بر اثر نافرمانی جمعی از مسلمانان، مصیبتهای سختی بر لشكر اسلام وارد شد و آنان را مجبور به شكست كرد. دشمن به قصد جان پیامبر كه افرادی و از جمله علی (ع) گرد ایشان بودند جلو آمد و عده زیادی از مسلمین را به شهادت رساند. اگر نبود دفاع امیرالمؤمنین (ع) و رشادت های آن بزرگوار، به یقین جان پیامبر گرامی اسلام در خطر بود و چه بسا نشانی از اسلام باقی نمی ماند. بدین سبب بود كه همه اصحاب در پایان این جنگ شنیدند كه جبرئیل فریاد برآورد: (لا سَیْفَ إِلاَّ ذُو الْفَقَارِ وَ لا فَتَی إِلاَّ عَلِیٌّ.)
3 . امام علی (ع) در غزوه ی خندق
درماه شوّال سال پنجم هجرت، مشر یكن مكه با همدستی یهودیانمدینه با مردان جنگی و ساز و برگ كامل به سمت این شهر حركت كردند. این خطر بزرگ كه با توطئه منافقین داخل مدینه و گرسنگیو ترس شدید مسلمین قرین شد، سبب تزلزل بسیاری از یاران پیامبر گردید. در این لشكركشی بزرگ كه حضور (عمرو بن عبد وَدّ ( (شجاع ترین عرب كه به تنهایی با هزار مرد جنگی مقابله می كرد( جوّ رعب و وحشت را بر مسلمین حاكم كرده بود، تنها و تنها شجاعت علی (ع) به مسلمین روحیه بخشید و دل رسول الله (ص)را شادمان كرد و آن چیزی جز مقاتله با عمرو نبود. در این هنگام نبی گرامی فرمود: (بَرَزَ الإِیْمانُ كُلُّهُ إِلی الشِّركِ كُلِّهِ ( ;( همه ایمان با همه شرك روبرو گردید. (و پس از كشته شدن عمرو بن عبدوَدّ به دست امیرالمؤمنین (ع) بنابر نقل متواتر شیعه و سنی، پیامبر فرمود: (لَضَرْبَةُ عَلِی یَومَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثّقْلَیْن ( .( همانا ضربت علی (ع) در روز خندق، از عبادت جن و انس برتر بود. )
4 . امام علی (ع) در جنگ خیبر
قلعه خیبر مركز بسیاری از توطئه ها توسط یهودیان بر ضدّ مسلمانانبود; بدین سبب در سال هفتم هجرت، رسول خدا (ص) به فكر فتح (خیبر ( در دویست یكلومتری مدینه در شمال غرب این شهر افتاد.این قلعه پایگاه محكم آنان و متشكل از هفت قلعه تو در تو بود. پیامبر به همراهی 1600 تن از یاران، این منطقه را محاصره كردند.طولی نكشید كه لشكری را به فرماندهی ابوبكر برای فتح خیبر فرستاد. او بدون هیچ گونه پیروزی بازگشت. دفعه دوم، لشكر را به عمر سپردند او نیز كاری از پیش نبرد.پیامبر فرمودند: (لاَُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلاً یُحِبُّ الَّهلَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ الَّهلُ وَ رَسُولُهُ كَرَّاراً غَیْرَ فَرَّار... ) فردا پرچم را به مردی می سپارم كه خدا و رسول را دوست دارد و آنها نیز او را دوست می دارند. حمله افكنی كه فرار نكند. ( آنگاه فرمود: علی كجاست؟ گفتند دچار درد چشم است. پیامبر در حق ایشان دعا كردند و علی را به میدان نبرد فرستادند. آری، در این جنگ بود كه (مرحب خیبری ( قهرمان بزرگ یهود به هلاكت رسید و در قلعه به دست آن حضرت از جایی كنده شد و قلعه ها كیی پس از دیگری فتح گردید. خود امیرالمؤمنین (ع) در این مورد فرمود: (وَ اللهُ ما قَلَعْتُ بابَ خَیْبَر بِقُوَّة جِسْمانِیّة وَ لكِنْ بِقُوَّةٌ رَبّانِیّة)
5 . فتح مکَّه و شكستن بتهای كعبه
شكستن بتهای كعبه، دو مرتبه به دست علی (ع) انجام گرفت; یك مرتبه قبل از هجرت و یك مرتبه در فتح مكه، پس از هجرت. آری، علی (ع) بر دوش رسول خدا (ص) بالا رفت و كعبه، این یادگار ابراهیم (ع) به دست او از لوث بتها پاك گردید.
6 . امام علی (ع) در جنگ حنین
پس از فتح مكه، توطئه ای دیگر برضدّ مسلمانان از جانب مشركان طرح ریزی شد و جنگ (حنین ( به وجود آمد. در این نبرد مسلمانان به علّت كثرت جمعیت دچار غرور شدند و همین امر سبب شكست آنان گردید و همگی گریختند جز ده نفر كه كیی از آنان امیرالمؤمنین (ع) بود.
7 . امام علی (ع) وغزوه تبوک
سال نهم هجرت به پیامبر خبر رسید رومیان در صدد حمله به شمال غرب حجازند. رسول خدا (ص) با اعلام بسیج عمومی به همراه سی هزار نفر به سوی (تبوك ( حركت كردند، ولی از آنجا كه این سفر در اواخر تابستان و زمان برداشت خرما و خشكسالی و همراه با فاصله زیاد بود، جمعی از منافقان از این حركت سر باز زده، تصمیم گرفتند در مدینه بمانند تا با تبلیغات سوء و جلسات مخفی، مركز حكومت اسلام را متزلزل سازند. بدین جهت پیامبر (ص) علی (ع) را در مدینه باقی گذاشت. امیرالمؤمنین (ع) به حضرت عرض كرد:تَخْلِفنی مَعَ الْخَوالِفِ؟ ) آیا مرا با متخلّفان به جای نهادی؟ ( پیامبر پاسخ دادند: (إِنَّ الْمَدِینَةَ لا تَصْلَحُ إِلاّ بِی أَوْ بِكَ (; مدینه جز با حضور من یا تو اصلاح نخواهد شد. ( آنگاه فرمودند: (أَما تَرْضی أَنْ تَكُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسی إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی)
8 . امام علی (ع) در روز مباهله
جمعی از بزرگان نصارای نجران وارد مدینه شدند و پس از گفتگوی طولانی با پیامبر، حاضر به تسلیم در برابر حقیقت نگشتند، از این جهت، حضرتش به آنها پیشنهاد مباهله نفرین طرفینی داد و آنان نیز پذیرفتند. همه مورّخان نوشته اند در روز موعود، پیامبر همراه امیرالمؤمنین (ع) فاطمه زهرا (س) امام حسن و امام حسین (ع) از منزل خارج شدند و در جایگاه خود قرار گرفتند. بزرگِ مسیحیان كه این منظره را دید، رو به یاران خود كرده، گفت: من چهره هایی می بینم كه چنانچه دست به دعا بردارند، كوهها از جای خود كنده می شوند اگر مایل هستید ناقوس كلیساها به صدا درآید و مسیحیتی در روی زمین باقی بماند، از این مباهله خودداری كنید. قرآن نیز در سوره آل عمران، اشاره به این ماجرا نموده از علی (ع) تعبیر به (نفس ( و جان پیامبر كرده است. ( فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَی الْكاذِبِینَ)
-9 حكومت امیرالمومنین (ع)
بعد از بیست و پنج سال روی گردانی از علی (ع) و كنار گذاشتن حدیث غدیر وپس از آنكه جامعه حجاز و عراق به علّت بی لیاقتی حاكمان، دچار تحیّر شدند،مردم به امیرالمؤمنین (ع) روی آرودند. حضرت ضمن سخنرانی در جمع كثیری از مردم، فرمود: (اگر نبود حضور حاضران و اتمام حجّت به وسیله آنان، ریسمان شتر خلافت را به گردنش می انداختم تا هر جا كه خواهد برود) آغاز حكومت آن حضرت، سال 35 هجری و انتهای آن، سال 40 بود. در مدّت محدود حكومت امیرالمؤمنین (ع) سه جنگ بزرگ بر حضرت تحمیل گردید:
جنگ جمل (ناكثین)
بنیان گذار این جنگ، عایشه و یاران او، طلحه و زبیر بودند كه جزو نخستین بیعت كنندگان با امیرالمؤمنین (ع) به شمار می رفتند. این نبرد، در سال 36 هجری در بصره به وقوع پیوست و یك روز بیشتر طول نكشید و علی (ع) بعد از نصایح بسیار و اتمام حجّت و روع جنگ توسط دشمن به دفاع پرداخت و این فتنه را ریشه كن ساخت.
جنگ صفین (قاسطین)
شام كیی از استان های تحت حكومت امیرالمؤمنین (ع) بود كه معاویه اعلام خود مختاری كرد و قصد تجزیه مملكت اسلامی را در سر می پروراند. در بیست و دوم محرم سال 37 هجری در منطقه صفّین این نبرد به وقوع پیوست و با رشادت های مجاهدینی همچون مالك اشتر، می رفت كه این غائله نیز ریشه كن گردد ولی تزویر دشمن از كیسو و نابخردی بعضی از یاران از سوی دیگر، این جنگ را متوقف كرد. معاویه با راهنمایی عمرو بن عاص، قرآنها را بر سر نیزه ها بلند كرده، كوته بینان را به تردید انداختند و صلح را بر ضرتش تحمیل كردند و همان ساده اندیشان، شخصی همچون ابوموسی اشعری را به داوری برگزیدند كه هیچیك از این امور، مورد رضایت حضرت علی (ع) نبود.
جنگ نهروان (مارقین)
اینان همان متعصبان بی رحم و كوردلی بودند كه از كثرت عبادت، پیشانی آنها پینه بسته بود ولی از ولایت امیرالمؤمنین (ع) بهره ای نداشتند. آنها می گفتند ما با پذیرفتن حكمیّت در جنگ با معاویه گناه كردیم و كافر شدیم و همگی باید توبه كنیم و رفته رفته هر حاكمیتی را مورد انكار قرار دادند. علی (ع) بعد از نصایح بسیار، بعضی از آنان را هدایت كرد ولی بقیه بر عناد خود اصرار ورزیدند. در این جنگ چهار هزار نفر از آنان به دست لشكر علی (ع) به هلاكت رسیدند و تنها ده نفر از آنان موفق به فرار شدند.
گفتنی است، ماجرای خروج آنان بر حاكمیت و دین را سال ها قبل، پیامبر اكرم (ص) به علی (ع) خبر داده بودند. بعد از اتمام این نبرد،امیرالمؤمنین (ع) ضمن سخنرانی فرمود: (من چشم فتنه را درآوردم و كسی دیگر جز من جرأت بر چنین امری نداشت)
-10 امام علی (ع) در محراب شهادت
مدّتی پس از ماجرای نهروان، جمعی از خوارج در مكه گرد آمدند و به این نتیجه رسیدند كه امّت اصلاح نخواهد شد مگر با از میان برداشتن علی (ع) و معاویه و عمرو بن عاص . عبدالرحمان بن ملجم گفت: من خاطر شما را از علی آسوده می سازم. بَرَك بن عبدالله قتل معاویه را برعهده گرفت و عمرو بن بكر كشتن عمرو عاص را. تصمیم آنان بر این شد كه در شب 19 رمضان به این امر اقدام كنند. برك، عازم شام گردید، اما توانست معاویه را مجروح سازد. و عمرو بن بكر راهی مصر شد ولی در آن شب شخصی دیگر به جای عمروعاص به مسجد آمد و او كشته شد. و اما ابن ملجم وارد كوفه شد و با زنی به نام (قطام ( آشنا گردید و از وی خواستگاری نمود. قطام بخشی از مهر خود را كشتن امیرالمؤمنین (ع) قرار داد. ابن ملجم شب 19 رمضان سال 40 هجری وارد مسجد كوفه گردید و با شمشیری كه آن را آلوده به زهر نموده بود، بر فرق مبارك حضرت زد. در این هنگام دو سخن شنیده شد; كیی از علی (ع) كه فرمود: (فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة ( و دیگری ازجبرئیل هنگامی كه درهای مسجد به هم خورد و لرزه ای زمین را فراگرفت كه فریادبرآورد: (تَهَدَّمَتْ وَ الله أركان الهُدی... قُتل عَلِیّ الْمُرتَضی قَتَلَهُ أَشْقَی الأَشْقِیاء)
زیارت مطلقه و مخصوصه امیرالمؤمنین (ع)
شیخ عباس قمی در كتاب مفاتیح الجنان بعد از نقل زیارات مطلقه امیرالمؤمنین (ع) كه در همه اوقات م یشود با این زیارات حضرت را زیارت نمود و مطلق است و به روز و شب خاصی اختصاص ندارد ازجمله زیارت أمین الله و... زیارات مخصوصی را برای سه ناسبت زیر نیز م یآورد:
الف. هیجدهم ذی حجّه روز عید غدیر خم.
ب. هفدهم ربی عالاول روز ولادت نبی مكرّم اسلام .(ص)
ج. بیست و هفتم رجب مبعث پیامبر بزرگوار اسلام
علی ای همار رحمت
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
كه به ما سوافكندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را
برو ای گدای مسكین در خانه علی زن
كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را
بجز از علی كه گوید به پسر كه قاتل من
چو اسیر تُست اكنون به اسیر كن مدارا
بجز از علی كه آرد پسری ابوالعجائب
كه علم كند به عالم شهدای كربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاكبازان
چو علی كه م یتواند كه بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیّرم چه نامم شه ملك لافتی را
بدو چشم خون فشانم هل های نسیم رحمت
كه زكوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن كه شاید برسد به خاك پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
كه زجان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هر دم ز نوای شرق او دم
كه لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
همه شب در این امیدم كه نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را
زنوای مرغ یا حق بشنو كه در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
نظرات :