فلسفه زیارت

فلسفه زیارت :
(فَاخْلعَْ نعَْلیَكَْ إنَِّكَ باِلوْادِ المُْقَدَّسِ طُوی)
زیارت در فرهنگ اسلامی جایگاهی والا و سابقه ای دیرینه دارد، فقیهان و عالمان دین زیارتِ خانه خدا را برای مستطیعان واجب و آن را همراه با زیارت مرقد مطهّر نبوی و امامان پاك(علیهم السلام) از مستحبات ا یكد دینی شناخته اند. ابراز محبّت به انبیا و اولیای الهی،اعلام بیعت و اطاعت از رهبران آسمانی،نمایش همفكری و همراهی زائران با زیارت شوندگان و خفتگان در آستان های ملكوتی، بخشی از انگیزه های زیارت است. عشق درونی به اولیای الهی،نیاز انسان به دعا و نیایش،علاقه انسان به سیر و سفر و گردش علمی،پناه بردن به پایگاه های امن و امان در برابر خطرات فردی و اجتماعی،و روا شدن حوایج و نیازها، به بركت توسّل و استمداد از ارواح پاك و مقدّس، از اموری است كه در طول تاریخ، بزرگترین انگیزه انسان ها در ایجاد بارگاه ها، وسیر و سفر برای زیارت اولیای الهی بوده است. زائران، با حضور در مزار و محضر انبیا و امامان و امامزادگان، خود را در دریای رحمت و محبّت الهی شناور می بیند و گویا با زیارت، گرد و غبار خستگی و ناپاكی را از روح و روان خویش می شویند و احساس طهارت و نشاط و صفا و امیدِ بیشتر می كنند. زیارت در اسلام، به ویژه در فرهنگ غنی تشیّع، از جایگاه والایی برخوردار است. اولیای الهی و امامان معصوم (ع) پیروان خود را دعوت به زیارت كرده اند و پاداش فراوان برای (زائر ( برشمرده اند. در زیارت، پیش از برهان و فلسفه چینی، شور و عشق و محبّت نهفته است، وآنچه زائر را به پیمودن راه ها و طی مسافت ها و تحمل رنج سفر و بیم بادیه و استقبال از خوف و خطر وا می دارد، كشش درونی و علاقه قلبی اوست، واگر محبّت آمد، ملال از بین می رود، و اگر عشق آمد، خستگی رخت بر می بندد .
آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز پای پر آبله و بادیه پیمای من است
شوق دیدارِ محبوب، انسان نشسته را حركت می بخشد و ساكن را به هجرت وا می دارد و (عافیت طلب ( را بادیه پیما می سازد، به خصوص اگر عشق راستین به خدا باشد كه معشوق كامل و محبوب مطلق است و پیوند با او، سوزنده و سازنده است داغ محبت خدا و رسول و اهل بیت (ع) بر سینه داشتن، همراه استبا رنج ها و مشقت هایی كه در راه این محبت است. مگر می توان از دشت ها به سوی خانه و دیار محبوب گذر كرد و تیغ بیابان را در پای ندید؟ كه این در راه هر چه از دوست رسد ن كیوست. در فرهنگ والای تشیّع، معشوق های برین، خدا و رسول اند و ائمه اطهار (ع) ، و نیز صدیقین، شهیدان و پاكمردانی هستند كه در راهِ احیای مكتب، جان در طبق اخلاص نهادند و لایق محبت شدند و دین هم بر پایه محبت می چرخد اساساً به تعبیر زیبای امام صادق (ع) ( : هَلِ الدِّینُ إِلاَّ الْحُبُّ ( ;( آیا دین، چیزی جز محبّت است؟) آری، (محبّت (پشتوانه (زیارت) است و آنكه عشق وشوق دارد، به زیارت می رود.
وقتی به پیامبر و امام معصوم و امام زادگان سلام می دهیم، آنان توجه دارند و جواب سلام ما را می دهند. در زیارتنامه ها، در موارد متعدّدی چنین تعابیری وجود دارد كه خطاب به بزرگی که زیارتش می کنیم، گفته می شود: (أَشْهَدُ أَنَّكَ تَسْمَعُ كَلامِی وَ تَشْهَدُ مَقَامِی) (شهادت می دهم كه تو سخن و كلام مرا می شنوی و شاهد این مقام و موقعیت زیارتِ من هستی)
در این خصوص از پیامبر خدا (ص) نقل شده كه فرمود: (إِنَّ مَلائِكَةً سَ اَّیحِینَ فِی الاَْرْضِ یُبَلِّغُونِّی عَنْ أُمَّتِیَ السَّلامَ) (خدا را فرشتگانی است كه در زمین می گردند و سلام ها و درودهای امّتم را بر من می رسانند. ) و در روایت دیگر فرموده است: (مَنْ سَلَّمَ عَلَیَّ فِی شَیْء مِنَ الاَْرْضِ أُبْلِغْتُهُ وَ مَنْ سَلَّمَ عَلَیَّ عِنْدَالْقَبْرِ سَمِعْتُهُ.) (هر كه بر من سلام دهد، از هر سرزمینی كه باشد، به من رسانده می شود و اگر در كنار قبرم سلام بدهد، نیز می شنوم.) هنگامی كه زیارت پیامبر (ص) در حالِ مرگ و حیات كیسان است و آن حضرت و دیگر معصومین (ع) به سلام ما پاسخ می دهند، سلام دادن بر آنان; چه از نزدیك و چه از دور، چه با صدای بلند و چه آهسته، ارتباطی روحی و معنوی است و مگر می شود انبیا و معصومین (ع) سلام و تحیت ما را بشنوند و هیچ بذل توجهی نداشته باشند؟ و اینجاست كه باید گفت محبت، كیطرفه نیست. آری، (زیارت (نشانه جهت گیری انسان و الهام بخش و آموزنده است.
الهام گرفتن از اسوه هاست. خط دهنده است. تعظیم شعائر است. تقدیر از فداكاری ها و تجلیل گرامیداشتِ فضیلت هاست. زمینه ساز ناخت و تربیت است. بالا برنده است. تعالی بخش است .
زیارت، تجدید عهد با امامت
زیارت، تجدید عهد با (خط امامت)، میثاق با (خون شهید)، پیمان با (محور توحید (و بیعت با (رسالت (و (وحی (است. امام هشتم شیعیان جهان، در مورد عهد و پیمانی كه هر امامی بر گردن رهروان خود دارد، فرموده است:
(...لِكُلِّ إِمَام عَهْداً فِی عُنُقِ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ زِیَارَةَ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِی زِیَارَتِهِمْ وَ تَصْدِیقاً بِمَا رَغِبُوا فِیهِ كَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ)
(برای هر امامی به گردن شیعیان و هوادارانش پیمانی است; از جمله وفا به این پیمان، زیارت قبور آنان است. پس هر كس از روی رغبت و پذیرش، آنان را زیارت كند، امامان در قیامت شفیع ایشان خواهند بود. ) بر اساس همین وفای به عهد است كه شیعه همواره در احیای نام و یاد و زیارت قبور اولیای دین، چه رنج ها كه كشیده و چه شهیدها كه داده است و اكنون نیز این خط ایثار و شهادت دوام دارد و زیارت ادامه همین خط است و تبرّك و توّسل و استشفا و استشفاع، فیض گیری از آن معنویات است، كه سیره و روش گذشتگان صالح ما نیز همین بوده است. با توسّل به ارواح مطهّر پیشوایان معصوم (ع) است كه زیارت معنا پیدا می كند و قبولی اعمال عبادی ما، بدون (استشفاع ( و (توسّل (و بدون عرض ارادت و (مودّت (به آستان اقدسشان، بی ثمر و اصر از وصول به هدف است و اشرف انبیا حضرت محمّد مصطفی (ص) در این باره چنین فرموده است: (...وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّد بِیَدِهِ لَوْ أَنَّ عَبْداً جَاءَ یَوْمَ القِْیَامَةِ بعَِمَلِ سَبْعِینَ نَبِیّاً مَا قَبِلَ اللَُّه ذَلكَِ مِنْهُ حَتَّی یَلْقَاهُ بوَِلایَتِی وَ وَلایَةِ أَهْلِ بَیْتِی.) (سوگند به آنكه جان محمّد در دست اوست، اگر بنده ای در روز قیامت، عمل هفتاد پیغمبر را بیاورد، خدا آن را از وی نمی پذیرد تا اینكه با (ولایت) من و (ولایت (اهل بیت من، خدا را ملاقات نماید)
نظرات :