ویژگیهای مکه در قرآن

چهارشنبه 12 فروردین 1394
ویژگیهای مکه در قرآن


 

ویژگیها ی مکه  در قرآن‏

سیر در آیات نشان مى‏ دهد شهر مقدس مكه خصایص و احكامى دارد كه در این بخش به ترتیب به آنها اشاره خواهدشد.

1. امنیّت‏

بطوركلّى واژة «امن» در قرآن به گونه‏هاى مختلف مثل: ایمان، امین، امانت و امن با مشتقّات مختلف به‏كاررفته است. استعمال این واژه در میان آیات حدود نهصد مرتبه‏ است و معناى اصلى امن، اطمینان نفس و از بین رفتن خوف و خشیت و نگرانى است. یكى از اسماء الهى از همین واژه مى‏باشد. در فراز چهاردهم از دعاى جوشن كبیر مى‏خوانیم: «یا أمان الخائفین» و در فراز پانزدهم: «یاذا الأمن والأمان» و در فراز روشن‏ترى با این اسم مواجه مى‏شویم: «یا مؤمن»؛ لذا مؤمن یكى از اسمهاى خداوند سبحان است. این اسم در قرآن هم در تك آیه‏اى آمده است:

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ ...

«اوست خداى یگانه كه هیچ خداى دیگرى جز او نیست. فرمانرواست، پاك است، عارى از هر عیب است، ایمنى بخش است ...»

گفتنى است كه سه آیه آخر سوره حشر سرشار از اسم‏هاى خداست. در این آیات این نام‏ها ذكر شده است:

«لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَة، الرَّحْمَن، الرَّحِیم، الْمَلِك، الْقُدُّوس، السَّلام، الْمُؤْمِن، الْمُهَیْمِن، الْعَزِیز، الْجَبَّار، الْمُتَكَبِّر، الْخَالِق، الْبَارِئ، الْمُصَوِّرِ، الْحَكِیم».

به‏همراه اسم جامع؛ یعنى اسم شریف اللَّه. البته توصیف خدا با این هفده اسم باید همراه تسبیح باشد كه دوبار در این دو آیه ذكر شده است. این اسماء ذیل نزول قرآن بیان شده‏اند كه نشان مى‏دهند نزول قرآن از طریق این هفده اسم بوده است. در این میان یكى از اسماء، اسم مؤمن است. از این اسم خدا، ایمان مؤمنان و امنیت پیامبران و فرشتگان ظهور مى‏كند كه یكى از مظاهر اسم مؤمن، امنیت مكه است.

در باب امنیت شهر مقدس مكه چند آیه وجود دارد:

در آیات اول سوره تین خداوند چندین سوگند یاد كرده است كه یكى از آنان سوگند به شهر مقدس مكه است:

وَهذَا الْبَلَدِ اْلأَمِینِ‏

«سوگند به این شهر ایمن.»

مراد از بلد امین بدون شك مكه مشرفه است. زیرا امنیت خصوصیتى است كه تنها براى حرم امن الهى یعنى مكه تشریع شده است. از این آیه ویژگى امن و امنیت براى مكه بدست مى‏آید. «امین» یا از باب فعیل به معناى فاعل است كه دراین صورت مفید معناى نسبت خواهد بود و یعنى «ذى الأمن» به معناى داراى امنیت یا از باب فعیل به معناى مفعول است كه در این صورت مراد بلدى است كه انسان ها در آن به امنیت مى‏رسند. بنابراین وصف امین براى مكه یا به معناى شهرى است كه داراى امنیت است و یا به معناى شهرى است كه مردم در آن داراى امنیت‏اند. در هر صورت امنیت با مكه رابطه‏اى نزدیك دارد ومكه تنها شهر روى كره زمین است كه نام آن یادآور امن و امنیت است.

امنیت حرم در سوره عنكبوت هم بیان شده است.

2. بركت‏

از دیگر ویژگى‏هاى سرزمین وحى، بركت و وفور نعمت است. مناسب است در آغاز، نگاهى به آیات قرآن داشته باشیم. یكى از مفاهیم جالب كه در آیات متعددى‏ (حدود سى آیه) یافت مى‏شود، مفهوم «بركت» مى‏باشد. قرآن گاهى بركت را به كوه نسبت داده (فصلت: 10)، گاهى به اطراف مسجدالحرام (اسراء: 1)، گاهى به ابراهیم علیه السلام (صافات: 113)، گاهى به موسى علیه السلام (نمل: 8)، گاهى به یك قوم (اعراف: 96)، گاهى به قرآن (انعام: 92)، گاهى به باران (ق: 9) و گاهى به شب (دخان: 3). لذا طیف گسترده‏اى از امور مى‏توانند داراى بركت باشند؛ از كوه گرفته تا شب و از پیامبر گرفته تا باران. سؤالى كه در اینجا به چشم مى‏آید اینكه بركت در اینگونه امور به چه معناست؟ و ملاك و معیار وجود بركت چیست؟

كلمه بركت در اصل از «البرك» به معناى سینه شتر است. از آنجاكه «برك البعیر» یعنى «شتر سینه خود را به زمین زد»، و این مستلزم یك نحوه قرار گرفتن و ثبوت شى‏ء است، لذا كلمه مزبور را در معناى «ثبوت»- كه لازمه معناى اصلى است- استعمال مى‏كنند، همچنین به انبار آب بركت مى‏گویند؛ زیرا آب در آن محل كه ثابت بوده، قرار گرفته است. بركت در قرآن به معناى ثبوت خیرات الهى است. اگر نعمت و خیر از آسمان در محلى قرار گیرد به آن بركت گفته مى‏شود.

لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنْ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ‏

«بركات آسمان و زمین را به رویشان مى‏گشودیم.»

3. هدایت‏

خصیصه دیگرى كه خداوند براى مكه مكرمه به سبب كعبه بیان نموده، هدایت است. خداوند چنین اراده كرده كه كعبه و حرم وسیله هدایت مردم باشند. هدایت، دلالت و راهنمایى است و اگر كسى به دنبال مقصد و مقصودى باشد و راه را نداند، در صورتى كه كسى راه نشان داد، او را هادى و راهنمایى او را هدایت مى‏گویند. انسان‏ها هر یك به دنبال هدف و منزلگاهى هستند كه راه را نمى‏شناسند. خداوند هادى با لطف خود راه درست را به انسان نشان داده است.

4.رزق

ابراهیم خلیل علیه السلام از خدا خواست كه رزق خود را براى اهل مكه فرو ریزد و خدا تقاضاى او را پذیرفت و آن را اجابت نمود. بدون تردید رازق فقط خداست و هیچ موجود دیگرى توان دادن روزى كائنات را ندارد. رازق واقعى خداست و احدى نمى‏تواند مدعى رزق و روزى شود. ادعاى رزق‏دهى برابر با شرك است و اگر كسى براى روزى از رازق حقیقى سؤال نكند تلاش او براى رزق به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.

وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا؛

«هیچ جنبنده‏اى در روى زمین نیست جز آنكه روزى او به عهده خداست.»

5.شوق دلها به آن سو

ابراهیم خلیل علیه السلام دعاى دیگرى كرد، او از خدا خواست تا دلهاى مردم چنان باشد كه هواى سرزمین مكه كند

... فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنْ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ ...

«دلهاى مردم را چنان كن كه هواى آن را كنند.»

كلمه «هوى» به معناى سقوط است، ولى در این آیه بدین معناست كه دلهاى مردم به آن سمت و سو تمایل یابد. البته با توجه به مرجع ضمیر «الیهم»، مراد این است كه قلب‏هاى مردم به سوى فرزندان ابراهیم علیه السلام متمایل شوند؛ به گونه‏اى كه وطن خود را رها كنند و پیرامون ایشان منزل گزینند. اما اگر كسى به زیارت خانه خدا رفت، طبعاً این هدف محقق شده و مى‏توان گفت به نحوى مضمون دعاى ابراهیم علیه السلام این است كه دل‏ها به سوى این سرزمین متمایل شود.

منبع: اسرارعرفانی حج، محمد تقی فعالی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 


  • 2315
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات