آثارحج برکودکان

پنجشنبه 21 اسفند 1393
آثارحج برکودکان

بنام خدا

در آخر سنه 1390 و اوّل سنه 1391 هجریّه قمریّه‏

 

خداوند توفیق عنایت فرمود تا در اواخر سنه 1390 كه موسم حجّ و زیارت بیت الله الحرام بود، از طهران به كویت و از آنجا به مكّه مكرّمه با دو نفر از فرزندان خود: حاجّ سیّد محمّد صادق كه در آن وقت 17 سال داشت، و حاجّ سیّد محمّد محسن كه قدرى متجاوز از 15 سال داشت براى أداءِ مناسك حجّ و زیارت بیت الله الحرام و زیارت قبر حضرت رسول الله و فاطمه زهراء و امامان بقیع صلواتُ الله و سلامه علیهم أجمعین مشرّف شدیم. و در مراجعت از جُدَّه در اوائل دهه سوّم ذو الحجّة به بغداد وارد شدیم و تا مدّت قریب یك ماه در أعتاب مقدّسه توقّف داشتیم و پس از زیارت ائمّه عسكریّین علیهم السّلام با حضرت آقاى حدّاد در مراجعت از نجف و كربلا به كاظمین علیهما السّلام، در اوائل دهه سوّم از محرّم الحرام بود كه به طهران بازگشتیم.

در تمام طول این سفر در أعتاب عالیات در خدمت حضرت آقا بودیم، چرا كه پس از زیارت ابتدائى كاظمین علیهما السّلام، در جمیع اوقات توقّف در كربلا و نجف و سپس كاظمین و سامرّاء در معیّت ایشان بودیم‏

این تشرّف به عتبات مباركات پس از حجّ، براى بنده زادگان بسیار عجیب و مؤثّر شد. زیرا اوّلًا بعد از حجّ صورت گرفت و دو نوباوه خردسال طلبه علوم دینیّه كه زیارت و مشاهده آن أماكن متبرّكه را نموده بودند، و بدان أعمال زیبا و دلنشین مناسك حجّ مشغول و خاطره هایش پیوسته در ذهنشان‏ دور میزد، اینك به زیارت مراقد مطهّره امامان علیهم السّلام توفیق یافته، و میزبانشان در كربلا و سائر أماكن، ولىّ خدائى همچون حضرت حاج سیّد هاشم بود، لهذا بسیار شیرین و دلنشین واقع شد.

اصولاً بنده معتقدم كه: باید فرزندان را به هر طریق كه امكان دارد در أوان سنّ بلوغ به حجّ برد تا روح پاك و نفس غیر آلوده ایشان آن حقائق را در خود بگیرد و چون مغناطیس جذب نماید، و از این سال تا آخر عمر پیوسته ذهنشان روى آن مطالب كار كند و رفته رفته آن مأخوذات را آفتابى كند و به فعلیّت برساند؛ گرچه مستلزم زحمتى باشد و یا مستلزم فروش بعضى از أثاثیه و متاع البیت باشد.اینها ابداً اهمّیّتى ندارد؛ سپس بدست بیاید یا نیاید مهمّ نیست. مهمّ زیارت این نفوس قابله و مستعدّه و به گناه و كثرات آلوده نشده است كه موجب تثبیت ایمان و طهارت و تقوى تا آخر عمرشان میگردد. و انسان نباید منتظر وجوب شرعى باشد كه امروزه بعد اللتیّا و الّتى در اواسط عمر، و یا در قدیم الایّام غالباً در اواخر عمر صورت میگرفت؛ و در آن صورت استفاده نفس انسانى از حجّ و آثار پدید آمده از آن، همان بقیّه عمر او مى‏باشد كه چه بسا بسیار اندك بوده است. امّا در سنّ بلوغ آثار حجّ از اوّلین منزل تكلیف و تشرّف به خطاب ربوبى تا آخر عمر خواهد بود. و لهذا دائماً و پیوسته و بطور مداوم روح را نشاط مى‏بخشد و جان را به ایمان و ایقان زنده نگه میدارد.

گرچه خود حقیر تا سنّ سى و سه سالگى برایم این توفیق حاصل نشد، امّا براى این دو فرزند، و دو پسر دیگر نیز سعى شد در اوّلین وهله امكان پس از بلوغ صورت گیرد.

میزبانان حقیقى: خود خداوند و وجود أقدس رسول الله و فاطمه زهراء و ائمّه بقیع و ائمّه عتبات عالیات هم انصافاً پذیرائى كردند. و حضرت آقاى حدّاد هم مثل دو فرزندشان بلكه بیشتر و بالاتر این دو را پذیرفتند، و پیرمردعارف هفتاد و چند ساله خود شخصاً به پذیرائى قیام میكرد. نان و سبزى میخرید، حوائج را تهیّه میفرمود، سفره مى‏انداخت. و چون پس از عید غدیر وارد شدیم به هر یك از آن دو، پنج دینار عراقى عیدى داد، و با دست مبارك خود لباس علم و معرفت و ادب بر تن بنده زاده بزرگتر حاج سیّد محمّد صادق نمود، و او را در كسوت روحانیّت آورده بدین خِلعت رسول اللهى مخلّع فرمود، و عمامه بر سرش پیچید؛ و آنچه از شرائط و لوازم ارشاد و هدایت بود، نه آنكه دریغ ننمود بلكه بطور أتمّ و أكمل درباره ایشان انجام داد، و توصیه فراوان نمود تا دروسشان را خوب بخوانند و با دقّت و مطالعه و تحقیق بخوانند و اشكالاتشان را بپرسند و نفهمیده از درسى نگذرند، و عالم عامل جامع بار آیند.

منبع  :  روح مجرد ص 499

 
 

 


  • 997
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات