آداب‏ سفر حج‏

شنبه 05 مرداد 1392
آداب‏ سفر حج‏

همه‏ساله دهها هزار انسان عاشق، از شهر و دیار خود به‏سوى حرمین شریفین حركت مى‏كنند تا با انجام عمره و حج، یكى از شكوهمندترین عبادت‏ها را انجام دهند.

زائران بیت‏اللَّه الحرام نسبت به این سفر دیدگاه‏هاى متفاوتى دارند و هركدام به میزان آگاهى و شناخت خویش از آن بهره مى‏گیرند. تعدادى از حاجیان در پایان سفر، قلب خود را از عشق و محبت خدا لبریز نموده، پیروزمندانه و با حجّى مقبول و مبرور به شهر و دیار خود باز مى‏گردند.

گروهى نیز همچون انسان فرورفته در خواب‏اند كه خواب خوش مى‏بیند و به ناگاه از جا مى‏پرد، پس از بازگشت از سفر حج از خواب غفلت بیدار شده و همه‏چیز را خاتمه‏یافته مى‏بینند و از این‏كه فرصت‏هاى ارزشمندى را به آسانى از دست داده‏اند در حسرت و اندوه عمیقى فرو مى‏روند.

آداب‏ سفر حج‏

1- تعیین هدف‏

سیر و سفر با انگیزه‏هاى دینى و عقلانى، از دیدگاه اسلام امرى پسندیده و مقبول است. خداوند متعال در آیات متعددى از قرآن كریم مردم را به سیر و گردش در زمین دعوت نموده، از آنان خواسته است تا با سفر به گوشه و كنار جهان، در تاریخ و سرنوشت نهایى ملت‏ها بیاندیشند و از حوادث، رخدادها و خوب و بد زندگى امت‏هاى گذشته درس عبرت بگیرند:

«أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی اْلأَرْضِ فَیَنْظُرُوا كَیْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...»؛[1]

«آیا در زمین نگشته‏اند تا ببینند فرجام كسانى كه پیش از آن‏ها زیسته‏اند چگونه بوده است؟»

سفر الهى و معنوى حج نیز به دلیل اهمیتى كه در اسلام دارد باید با انگیزه‏اى الهى و با قصد قربت و به صورتى هدفمند انجام شود تا حاجى بتواند به دستاوردهاى درنظر گرفته شده از سوى خداوند، دست یابد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«الْحَجُّ حَجَّانِ: حَجٌّ لِلَّهِ وَ حَجٌّ لِلنَّاسِ، فَمَنْ حَجَّ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ حَجَّ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».[2]

«حج دو گونه است: 1- حج براى خدا 2- حج براى مردم، پس آن‏كس كه براى خدا حج گزارد، از خداوند پاداش بهشت گیرد و آن‏كس كه براى مردم حج به‏جاى آورد، پاداش آن در روز قیامت با مردم است!»

از این روایت به‏خوبى مى‏توان فهمید كه هدف و انگیزه تا چه‏اندازه در سفر حج تأثیرگذار است.

بنابراین اگر حاجى با هدف خداخواهى، خداجویى، تحول روحى و اخلاقى، و پالایش روح و جان در این راه گام نهد، اعمال و رفتار خود را نیز با این اهداف منطبق مى‏سازد و درنتیجه در حرمین شریفین پیوسته به نماز و دعا و عبادت و تفكر در حقایق اسلام و تاریخ زندگى پیامبران و امامان و یاران باوفا و پاكباخته آنان مى‏پردازد، از لحظه‏لحظه سفر بهره‏گیرى مى‏كند، پرده‏هاى غفلت را از جلو چشمانش كنار مى‏زند تا هنگام رسیدن به مرقد معشوق در مدینه و معبد عشق در مكه، كاملًا روح و جان خویش را صیقل داده، رنگ الهى و معنوى به خود بگیرد.

و اگر حاجى به قصد تفریح و استراحت به حج بیاید، به‏گونه‏اى دیگر رفتار خواهد كرد، بیشتر به مسكن بهتر، غذاى لذیذتر، و خرید كالاى بیشتر و ارزان‏تر مى‏اندیشد و به‏جاى حضور در حرمین شریفین در كوچه و خیابان و بازار پرسه مى‏زند و در پایان سفر نیز با كوله‏بارى از اجناس پرزرق و برقِ دنیایى به دیار خویش بازمى‏گردد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله در یك تقسیم‏بندى تنبّه‏آفرین، حاجیان امت خود در آخرالزمان را به سه دسته تقسیم فرموده، وضعیت آنان را این‏چنین پیش‏بینى كرده است:

دسته اول: ثروتمندان كه با انگیزه تفریح و خوشگذرانى به حج مى‏روند.

دسته دوم: گروه‏هاى متوسط جامعه كه با هدف تجارت و سوداگرى راهى زیارت خانه خدا مى‏شوند.

دسته سوم: نیازمندان و فقیران كه براى خودنمایى و ریاكارى عازم آن دیار مى‏شوند.[3] و طبیعى است كه هیچ یك از این سه دسته، بهره و نصیب معنوى از این سفر نخواهند داشت.

از این‏رو حاجیان پیش از سفر، باید هدف و انگیزه خود را مشخص كنند و سپس در راستاى همان اهداف درنظر گرفته شده، برنامه‏ریزى نموده، سفر را آغاز نمایند.

2- توبه و استغفار

پس از آن‏كه خداخواهى و خداجویى به‏عنوان هدف مشخص شد، حاجى باید زنگارهاى گناه و معصیت را از جان و دل بزداید، و روح را از تیرگى‏ها پاك كند تا زمینه را براى راه‏یابى به محضر حق و حریم عشق و پذیرش در پیشگاه معبود فراهم سازد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«إذا ارَدْتَ الْحَجَّ ... ثُمَّ اغْسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ مِنَ الذُّنُوبِ ...».[4]

«هرگاه اراده حج كردى ... با آب توبه خالص گناهانت را بشوى ...»

حاجى در سفر حج و عمره میهمان خداوند است و از آن‏جا كه خالق، به ظاهر خلق نمى‏نگرد بلكه به باطن نظر دارد، لذا به روح و جان حاجى نظر مى‏افكند و روا نیست انسان با آلودگى به محضر حق وارد شود.

عادت مردم در میهمانى‏ها این است كه از محل كار خود به خانه رفته، جسم خویش را شستشو داده، لباس‏هاى تمیز پوشیده، موها را شانه زده، خود را معطر مى‏كنند و سپس به میهمانى مى‏روند و هرچه میزبان درنظر آن‏ها مهم‏تر باشد، این‏گونه آداب را بیشتر رعایت مى‏كنند.

حال چه‏كسى از خداوند عظمتش بیشتر است؟ آیا از ادب به‏دور نیست كه انسان در پیشگاه خالق و آفریننده خود با قلبى مالامال از گناه و معصیت شرفیاب شود؟ خدایى كه به تمام افكار و اسرار نهان ما آگاه است، اعمال ما را مى‏داند و از نیات ما باخبر است.

از این رو پیش از ورود به حرمین شریفین لازم است حاجى خانه دل را از گناه پاك نماید، آن‏گاه به‏سوى كوى دوست حركت كند.

توبه نیز باید حقیقى و به بیان قرآن كریم توبه نصوح باشد:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ یُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَیِّئاتِكُمْ وَ یُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ ....[5]

«اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، به درگاه خدا توبه‏اى راستین كنید، امید است كه پروردگارتان، بدى‏هایتان را از شما بزداید و شما را به باغ‏هایى كه از زیر [درختان‏] آن جویبارها روان است درآورد ...»

 

خواجه اگر توبه نصوح كند

 

هردمى، عالمى فتوح كند

     
 

توبه نصوح، توبه بدون بازگشت است و نیازمند یك تصمیم جدى و قاطع.

روشى كه براى دستیابى به توبه نصوح از سوى پیشوایان دینى ارائه گردیده، چنین است:

گناهكار ابتدا باید از عملكرد بد خویش پشیمان شود، سپس تصمیم بگیرد از این پس خود را به معاصى نیالاید و گناهان مرتكب‏شده را ترك گوید، آن‏گاه از پیشگاه خداوند طلب مغفرت و آموزش كند.

گناهان نیز بر دو قسم‏اند:

1- حقّ‏اللَّه 2- حق‏الناس‏

دسته اول گناهانى است كه مستقیماً به خداوند ارتباط پیدا مى‏كند، مثلًا نمازى را نخوانده، روزه‏اى نگرفته و ....

توبه این‏گونه گناهان آن است كه انسان از نافرمانى خداوند پشیمان شود، سپس تصمیم بگیرد گذشته را جبران كند، نمازها و روزه‏ها را قضا نماید و از این‏پس نیز فرایض دینى را در موعد مقرر به‏جاى آورد. آن‏گاه از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كند.

دسته دوم گناهانى است كه به مردم ارتباط پیدا مى‏كند، همچون غیبت، افترا، سرقت، ظلم و ستم و ....

توبه این‏گونه گناهان، پس از پشیمانى و تصمیم به ترك گناه، آن است كه در صورت امكان رضایت مردم را جلب و سپس از پیشگاه حق، طلب مغفرت نماید. اگر مالى از كسى به زور گرفته، آن را به صاحبش برگرداند و اگر صاحبش را نمى‏شناسد با اذن مرجع تقلید از سوى صاحب اصلى صدقه دهد، اگر غیبت دیگران را كرده از آن‏ها حلالیت بطلبد و پس از آن استغفار نماید.

 

زمنجلاب هوس گر برون نهى قدمى‏

 

نزول در حرم كبریا توانى كرد

اگر ز هستى خود بگذرى یقین مى‏دان‏

 

كه عرش و فلك زیر پا توانى كرد

     
 

 

پشیمانى از گناه، آغازى براى جبران گناهان است و به‏قول صائب، شاعر نامدار:

 

ابر رحمت را كند اشك ندامت مایه‏دار

 

آبروى عفو در شرمندگى پوشیده است‏

     
 

 

خداوند در قرآن كریم مى‏فرماید:

وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى وَیُؤْتِ كُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ ....[6]

«از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه كنید [تا این‏كه‏] شما را با بهره‏مندى نیكویى تا زمانى معین بهره‏مند سازد و به هر شایسته نعمتى، از كرم خود عطا كند ...»

3- اخلاص در نیت‏

اخلاص شرط اساسى در تمامى عبادات است، هركس عبادتى را براى خودنمایى و ریا و یا دستیابى به امور مادى و دنیایى انجام دهد، از آن عمل هرگز بهره و نصیبى نخواهد برد.

این اصل مهم به‏اندازه‏اى كارساز و تعیین‏كننده است كه اگر رزمنده و جهادگرى در میدان نبرد شركت كند و هدفش دستیابى به غنایم جنگى و یا چیره‏شدن و انتقام‏گیرى از دشمن باشد و در این راه كشته شود، شهید به‏حساب نمى‏آید.

رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:

«إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ».[7]

«جز این نیست كه اعمال به نیت‏ها است.»

در حدیثى دیگر فرمود:

«اذا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ للَّهِ خالِصاً، لانَّهُ لا یَقْبَلُ مِنْ عِبادِهِ الأَعْمالَ إلّا ما كانَ خالِصاً».[8]

«هرگاه كارى را انجام دادى، آن را تنها براى خدا انجام ده؛ زیرا خداوند تنها اعمال خالص را از بندگان خود مى‏پذیرد.»

پس بر سالكان این طریق است كه با نیتى پاك و خالص در سرزمین وحى گام نهند، دل به غیر خدا نبندند و در انجام اعمال جز قرب و نزدیكى به حق‏تعالى چیز دیگرى را نخواهند و درنظر نگیرند.

امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:

«كَیْفَ یَسْتَطیعُ الإخْلاصَ مَنْ یَغْلِبُهُ الْهَوى‏».[9]

«آن‏كس كه هوى و هوس بر وى چیره، چگونه مى‏تواند اخلاص داشته باشد؟»

حاجیان باید سفر را با مبارزه با نفس آغاز كنند و پس از غلبه بر آن، قصد كوى دوست كرده، با تمام وجود به‏سوى او روند، در چنین حالى است كه به همه‏چیز خواهند رسید.

امام عسكرى علیه السلام فرمود:

«لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْیا كُلَّها لُقْمَةً واحِدَةً و لَقَّمْتُها مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ خالِصاً لَرَأَیْتُ انّی مُقَصِّرٌ فی حَقِّهِ».[10]

«اگر همه دنیا را یك لقمه كرده، در دهان كسى گذارم كه خدا را از روى اخلاص پرستش و عبادت كند، باز مى‏بینم كه در حق او كوتاهى كرده‏ام!»

4- زاد و توشه حلال‏

بر حاجى است كه هزینه سفر و زاد و توشه خود را از مال حلال برگیرد تا توفیق عبادت پیدا كند و بتواند در بهترین اماكن روى كره زمین، شیرینى مناجات با خدا را لمس و از عبادات خود لذّت ببرد.

خداوند در قرآن كریم، به رسولان خود این‏چنین دستور مى‏دهد:

یا أَیُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ.[11]

«اى رسولان، از چیزهاى پاكیزه بخورید و كار شایسته كنید كه من به آن‏چه انجام مى‏دهید دانا هستم.»

استفاده از زاد و توشه حلال و بهره‏گیرى از نعمت‏هاى پاك، وظیفه رسولان و همه مؤمنان و دلباختگان به خداوند است. و آن‏ها كه اموالشان را از راه حرام و یا شبهه‏ناك به‏دست آورده‏اند، باید پیش از سفر، دارایى خود را تزكیه كنند، خمس و زكات و ردّ مظالم و دیگر حقوق مردم را به صاحبان اصلى آن بپردازند، سپس لباس احرام بپوشند وگرنه، در میقات پذیرفته نمى‏شوند و هرگز در حریم كبریایى حق وارد نخواهند شد، گرچه به‏صورت ظاهر جسم آنان در چنین اماكن مقدسى در گردش باشد.

امام باقر علیه السلام فرمود:

«لا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلّ حَجّاً وَ لا عُمْرَةً مِنْ مالِ حَرامٍ».[12]

«خداوند حج‏وعمره بامال حرام را نمى‏پذیرد.»

رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز فرمود:

هنگامى كه مردى با مال حرام به حج مى‏رود و [در میقات‏] مى‏گوید:

«لَبَّیْك، اللَّهُمَّ لَبَّیْك ...»؛

«به فرمانبردارى ایستاده‏ام، بارخدایا! در اطاعت و خدمت تو هستم».

خداوند در پاسخ به او مى‏فرماید:

«لا لَبَّیكَ وَلا سَعْدَیكِ، حَتّى‏ تَرُدَّ ما فِی یَدَیْكَ»؛[13]

«نه، به فرمانبردارى نایستاده‏اى و در اطاعت و خدمت نیستى، تا آن‏كه هرچه در اختیار و در دست تو است، به صاحبان آن بازگردانى.»

5- خداحافظى و حلالیت‏طلبى‏

حاجى هرگاه تصمیم مى‏گیرد به حج مشرف شود، براساس توصیه امام صادق علیه السلام، شایسته است آن را به اطلاع برادران دینى خود برساند. آن حضرت به نقل از رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

«حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ یُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ یَأْتُوهُ».[14]

«مسلمانى كه قصد مسافرت دارد، شایسته است برادران خویش را آگاه سازد، بر برادران او نیز لازم است هنگام بازگشت به دیدن وى بیایند.»

انجام این دستورالعمل مى‏تواند ثمرات و بركات فراوانى را به‏دنبال داشته باشد؛ یكى از این بركات، زدودن تیرگى‏ها و كدورت‏ها از دل انسان‏ها است.

افراد بشر به دلیل اجتماعى بودن، در زندگى شخصى و اجتماعى خود گرفتار تضادها و مشكلاتى مى‏شوند كه درنتیجه رنجش و نارضایتى دیگران را به‏دنبال دارد، همسر، فرزندان، برادران و خواهران،

همسایگان، همكاران، مردم كوچه و بازار و ....

اگر به یكى از این كسان ظلمى روا داشته، غیبتى كرده، حقوقى از آنان پایمال نموده، روابط غیرصمیمانه با آنان داشته، ناسزا و دشنامى به آن‏ها داده و ... لازم است پیش از سفر به عنوان خداحافظى نزد آنان رفته، حلالیت بطلبد و به آن‏ها بگوید، من عازم سفر خانه خدا هستم و از آن‏جا كه در این سفر میهمان خداوندم و او از راز و درون من باخبر است، نمى‏خواهم با دل آلوده به كینه و كدورت در محضر او حضور یابم. من در این سفر براى شما دعا مى‏كنم، شما نیز اگر حقى به گردن من دارید، مرا حلال كنید. به یقین چنین برخوردى عاطفه طرف مقابل را تحریك نموده، اشك از دیدگانش جارى مى‏شود و رضایت مى‏دهد و فضایى كاملًا معنوى و الهى را بر زندگى حاجى و دیگران حاكم مى‏سازد. و پس از آن زمینه براى بهره‏گیرى هرچه بیشتر از حج فراهم مى‏شود؛ زیرا حاجى تصمیم گرفته است تا در این سفر، قلب خود را لبریز از محبت خدا كند. اگر بخشى از قلب را كدورت و كینه نسبت به مردم پر كرده باشد، تنها بخش خالى آن ظرفیت خواهد داشت و اگر آن ظرفیت پرشده از كینه، خالى شود به یقین جاى بیشترى براى ذخیره معرفت و عشق به‏حق فراهم مى‏آید.

در این‏جا توجه به این نكته مهم نیز ضرورى است كه در بسیارى اوقات شیطان مانع ایجاد كرده، انسان را وسوسه مى‏كند كه اگر نزد دیگران بروم و این حركت را آغاز كنم، ممكن است باعث حقارت و كوچكى من شود و همین وساوس شیطانى انسان را از دستیابى به یك نعمت بزرگ محروم سازد.

خودشكنى و پرهیز از كبر و غرور زمینه پاكى از گناه و آمرزش را فراهم مى‏آورد و اگر حاجى خودشكنى را پیش از سفر آغاز نكند، بهره لازم را نخواهد برد.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

«كَانَ أَبِی یَقُولُ:

مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَیْتَ حَاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرَّأً مِنَ الْكِبْرِ رَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَیْئَةِ یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».[15]

«پدرم امام باقر علیه السلام پیوسته مى‏فرمود:

كسى كه براى حج یا عمره قصد این خانه كند، در حالى‏كه از كبر و خودپسندى برى و دور باشد، همانند روزى كه از مادر متولد گردیده، از گناهان پاك مى‏شود.»

بنابراین، بر حاجى لازم است از اقوام و دوستان و همسایگان و همكاران حلالیت بخواهد و سپس عازم دیار نور شود.

6- آگاهى كامل‏

آشنایى با اهداف حج، موجب مى‏شود تا حاجى براى دستیابى به آنها، معلومات و دانستنى‏هاى مورد نیاز این سفر را به خوبى فراگیرد و با آگاهى كامل در این مسیر قدم بگذارد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله در سخنرانى مهم روز غدیر از مردم خواستند تا با آگاهى و بصیرت كامل به حج روند و از این اماكن مقدس جز با توبه و رها شدن از گناه بازنگردند؛

(قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فِی خُطْبَتِهِ فِی الْغَدِیرِ: مَعَاشِرَ النَّاسِ! حُجُّوا الْبَیْتَ بِكَمَالِ الدِّینِ وَالتَّفَقُّهِ وَلا تَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشَاهِدِ إِلَّا بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ).[16]

برخى از اهداف حج كه در روایات آمده است عبارتند از:

* رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

طواف خانه خدا و سعى میان صفا و مروه و رمى‏ جمرات، براى برپایى و اقامه یاد خدا وضع شده است.[17]* على علیه السلام فرمود:

... خداوند حج را نشانه تواضع مردم دربرابر عظمت خود و ... پرچم افراشته اسلام و پناهگاه امن پناه‏جویان قرار داده است.[18]* و نیز فرمود:

... خداوند حج را وسیله دستیابى به رحمت خود و رسیدن به بهشت و موجب آمرزش و امتحان مردم، و زدودن كبر از دل‏ها و ایجاد تواضع و فروتنى در درون جان آنان، قرار داد.[19]* امام رضا علیه السلام بخشى از فلسفه حج را، جداشدن از سنگدلى، خسّت و زبونى نفس، ناامیدى، بازداشتن نفس از فساد و بازیابى حقوق شمرده‏اند.[20]* و امام صادق علیه السلام آن را براى شناخت بیشتر مسلمانان از یكدیگر، بهره‏گیرى‏هاى تجارى، شناخت نشانه‏ها و آثار رسول خدا صلى الله علیه و آله دانسته‏اند و ....[21] آیا این اهداف تنها با دانستن احكام و مناسك حج‏ قابل دستیابى است؟ هرگز!

از این‏رو حاجى باید از ماه‏ها پیش از حج، با مطالعه كتب و یك‏سلسله تمرینات جسمى و روحى، خود را براى دستیابى به این اهداف آماده نماید و تنها به شركت در چند جلسه محدود كه معمولًا كاروان‏ها برگزار مى‏كنند بسنده نكند.

 

منبع: آداب سفر حج‏/ سید على قاضى عسكر/ نشر مشعر/ 1382

 



[1] غافر: 21

[2] وسائل الشیعه، ج 11، ص 109، ح 40؛ ثواب‏الاعمال، ج 74، ص 16

[3] تهذیب، ج 5، ص 463، ح 1613- تاریخ بغداد، ج 10، ص 296

[4] مصباح‏الشریعه، ص 142

[5] تحریم: 8

[6] هود: 3

[7] كنزالعمال، ج 7272؛ صحیح مسلم، ج 6، ص 46

[8] بحارالانوار، ج 77، ص 103

[9] غررالحكم، ح 6977

[10] بحارالانوار، ج 70، ص 245، ح 19

[11]   مؤمنون: 51

[12]   بحارالانوار، ج 96، ص 120

[13] هدایة السالك، ج 1، ص 136

[14] وسائل‏الشیعه، ج 11، ص 448، ح 15227

[15] كافى، ج 4، ص 252، ح 2

[16] الحج و العمره فی القُرآن و السنه، ص 257، ح 718

[17]سنن ابى‏داوود، ج 2، ص 179، ح 188

[18] نهج‏البلاغه: خطبه 1

[19] كافى، ج 4، ص 199، ح 2

[20] علل‏الشرایع: 404

[21] علل‏الشرایع: 405 

 


  • 1745
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات