کارکردهای حج

کارکردهای حج:
1. حج و جهان شمولی
حج، در قرآن کریم، باکلمة «ناس» و مردم مشخص شده است. بنابراین، چون مخاطب آن، عامة مردم بوده، همة افراد بشر را در بر میگیرد و بنابراین، برنامة حج، برنامهای فراگیر است. حج عبادتی فرا زمانی و فرا مکانی است. فرا زمانی بودن حج، به معنای عدم اختصاص آن به یک نسل است و هر نسلی از بشر که پا به عرصة وجود گذاشته و یا خواهد گذاشت، با حج و فرصت حج روبهرو است. بنابراین، حج فرا زمانی است؛ یعنی در بارة همة نسلها مصداق دارد و حتی پیش از حضرت ابراهیم(علیه السلام) حج وجود داشته و از ابتدای خلقت ـ که انسان آفریده شده ـ این خانه برای مردم قرار داده شده است.
حج برای تمام جهان انسانیت است. همة انسانها در همة عرصهها و همة انسانها در همة مکانها با فرصت بزرگی به نام حج روبهرو هستند و ضرورت داردکه این برنامه را احیا کنند و در قالب آن خویشتن را حاضر و تعریف کنند و زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خویش را در قالب این برنامة عظیم بازسازی نمایند.
حج فرا مکانی است؛ یعنی اختصاص به منطقه، مکان و یا جغرافیای خاصی ندارد. همة انسانها در هر جای این کرة خاکی که هستند، باید ارتباط معنوی خود را با حج و خانة خدا تعریف کنند و استحکام ببخشند، از فیض معنوی و حتی برنامهریزیها و منافع اقتصادی، سیاسیِ این سفر منتفع شوند و این، نشان دهندة فرا مکانی بودن آن است. جهان شمولی حج را باید به این دو معنا؛ یعنی فرا زمانی و فرا مکانی گرفت؛ یعنی حج برای تمام جهان انسانیت است. همة انسانها در همة عرصهها و همة انسانها در همة مکانها با فرصت بزرگی به نام حج روبهرو هستند و ضرورت داردکه این برنامه را احیا کنند و در قالب آن خویشتن را حاضر و تعریف کنند و زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خویش را در قالب این برنامة عظیم بازسازی نمایند.
2. حج و صبغة شعائر الهی
( إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاكِرٌ عَلِیمٌ )
«صفا و مروه، از شعایر خداست (که یادآور اوست). پس هرکه خانه (خدا) را حج کند یا عمره گزارد، بر او گناهی نیست که میان آن دو سعی به جا آورد و هرکه افزون بر فریضه، کار نیکی کند، خداوند حق شناس و داناست.»
بنابراین، کارکرد دیگر حج این است که جنبة شعائر الهی دارد و این جنبه، دم به دم، اندیشة خدایی داشتن را به جامعه تزریق میکند. توجه به کرامتها و عنایتهای خداوند و مغفرت و بخشش الهی و به تعبیر دیگر، لمس کردن خدا در حج اتفاق میافتد.
3. حج و گذار از مادیت به معنویت
کارکرد دیگر حج این است که به صورت نمادین و رمزگونه، حیات بشری را در ارتباط با وظایف دینی شکل و شمایل میدهد و به صورت عینی و عملی، انسان را از دنیای ماده به دنیای معنویت منتقل میکند. این غیر از جنبة شعائری است؛ جنبة شعائری این است که خود به خود برانسان تأثیر بگذارد، اما درکارکرد دوم، بحث در مورد قراردادها و برنامههای حج به صورت جزئیتر است؛ هرکدام از برنامههای حج، به صورت رمزگونه و نمادین شکل گرفتهاند و این نماد و رمز، امکان انتقال سریع و پرشتاب انسان از فضاهای مادی به فضاهای معنوی و گرهزدن این فضاها به هم را ایفا میکند.
4. صبغة سیاسی در حج
حج دارای کارکردی است که فرد سیاسی و غیر سیاسی را در یک گروه قرار میدهد. اگر به درستی عمل شود و قدرتمند و حاکم در کنار مردم عادی و شهروندان دیگر در کنار هم و در یک صف قرار گیرند، حج دارای این توانایی هست که به همه صبغة معنوی بدهد (و این صبغه، همان بندگی است) و بندگی را خاستگاه تزریق سیاست به جامعه قرار دهد.
از جنبههای سیاسی دیگرِ حج آن است که وقتی برگِرد خانه میگردیم و بندگی او را تنها و به طور انحصار در حج تمرین و تجربه و تکرار میکنیم و کلمة «وحده» و «لبیک» در آنجا بیشترین و تنهاترین ادبیات را شکل میدهد، طبیعی است که باید با دشمنان و کسانیکه آن راه را نمیپسندند و موانعی بر سر این راه هستند با آنها هم از سر ستیز احیاناً و مقاومت در برابرشان برخاست.
(برگرفته ازمقاله حج،احمد مبلغی/1388)
نظرات :