مهراس

چهارشنبه 06 اسفند 1393
مهراس

در گرما گرم جنگ احد و زمانی که کار بر مسلمانان تنگ شده بود و گروهی گریخته بودند، یكى از مشركین به نام عبدالله بن قمیه پیامبرخدا صلى الله علیه و آله را با سنگ مورد اصابت قرار داد و در اثر آن، پیشانى و بینى آن حضرت به شدّت مجروح شد و دندانش شكست و لب مباركش شكافت.

در این حال كه پیامبرخدا صلى الله علیه و آله خون از صورتش پاك می ‏كرد، چنین می فرمود:

«كیف یفلح قومٌ قد خضبوا وجه نبیّهم وهو یدعوهم إلى رَبِّهم»

«چگونه رستگار خواهند شد مردمى كه پیامبرشان به سوى خدا دعوتشان می ‏كند و آنان صورت او را به خونش رنگین می سازند»

بنا به نقلی دیگر؛ در اثر حمله عبدالله بن قمیه علاوه بر شكستن دندان پیامبرخدا صلى الله علیه و آله دو حلقه از حلقه ‏هاى زره آن حضرت به گونه مباركش فرو رفت، ابوعبیده جرّاح آنها را در آورد و موجب كنده شدن دو دندان دیگر آن حضرت شد.

به هر حال دلیرمردان و جانبازان عرصه احد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله را به دامنه کوه احد بردند تا از دسترس دشمن در امان باشد. حضرت با شمارى از یاران و از جمله امیرمؤمنان علیه السلام پس از بالا رفتن از كوه احد، نزدیک مهراس نشستند.

مِهْراس‏، آبگیر یا گودال هایی است که درون سنگهای کوه احد بوجود آمده و در اثر بارندگی های زمستانی و جریان آب در مسیل های کوه، آب باران درون این گودالها و آبگیرها جمع می شود و به صورت حوزهای کوچکی از آب در سینه کوه در می آید.

حضرت علی علیه السلام با تمام خستگی ها و جراحتهایی که از جنگ بر بدن داشت، می دانست که رشادتهای هیچ یک از دلاور مردان احد، هرگز همسنگ شجاعت  و از خود گذشتگی های پیامبر خدا نیست و بر همین اساس است که رسول خدا بیش از دیگران جراحت و زخم بر بدن دارد و بار خستگی بیشتری را بدوش می کشد. بنابراین پیش قدم شد و با سپر خویش از مهراس‏، آب ‏آورد تا پیش از آنکه خود از آن استفاده کند شاید پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پس از جنگِ سخت و خونریزى شدید، رفع تشنگى كند و خون های نِشسته بر چهره مبارک را شستشو دهد. اما چون واقعه احد در ایّامى به وقوع پیوست كه مدتّ‏ها از فصل زمستان گذشته بود، طبیعتا آب، مدت زیادی در آبگیرها مانده بود و به لحاظ راكد ماندنش، برای نوشیدن مناسب نبود.

امیر مؤمنان علیه السلام  به شستشوی جراحتهای پیامبر صلى الله علیه و آله مشغول شد. او آب به صورت پیامبرخدا صلى الله علیه و آله می ‏ریخت و فاطمه زهرا علیها السلام می شست و چون با ریختن آب جریان خون بیشتر شد، فاطمه علیها السلام قطعه حصیرى سوزاند و خاكسترش را روى جراحات گذاشت.

آری مهراس یاد آور شمع وجود پیامبر و پروانه هایی چون علی و زهراست که عاشقانه بر گرد وجود ایشان می‌چرخیدند.[1]



[1] . حمزه سیدالشهداء علیه السلام، 101- 110، آثار اسلامى مكه و مدینه 438، اخبار مدینه 414،415،463، مدینه شناسى، ج‏2، 247،248

 


  • 904
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات