ریاضت شرعی چیست

ﺳﻪشنبه 28 بهمن 1393
ریاضت شرعی چیست

ریاضت شرعی چیست

میخواستم بدونم ریاضت های شرعی یعنی چی و چرا این كار رو انجام میدن؟

در پاسخ به این سوال نكات ذیل را تقدیم می كنیم:

الف) ریاضت: ریاضت در لغت عرب به معنی تمرین و ممارست است و مرتاض یعنی اهل ریاضت؛ یعنی رضایت كش. ریاضیّات را هم ریاضیّات گفته اند از ان جهت كه ذهن را تمرین می دهد. ورزش را هم ریاضت می گویند. همان گونه كه در بدن آدمی قابلیّتهایی طبیعی وجود دارند كه با ورزش و تمرین فعّال می شوند، و فرد با تمرین تبدیل می شود به كشتی گیر و زیبایی اندام و رزمی كار و ژیمناست و ... ، یا ذهن آدمی در اثر تمرین، قدرتهایی خاصّ به دست می آورد، نفس آدمی نیز در اثر تمریناتی خاصّ می تواند به توانایی های خاصّ برسد. این توانایی ها در مرتاضان، در حدّ توانایی های مثالی، آن هم در سطوح پایینش می باشند؛ امّا در عرفای حقیقی توانایی های فرامثالی و در عارفان واصل و علمای ربّانی به حدّ قوای الهی و فوق مَلكی می رسد.

ب) آنگونه كه شما نیز اشاره فرمودید، از یك چشم‏انداز مى‏توان ریاضت را به دو نوع كلی تقسیم كرد:

1. ریاضت به صورت مطلق و قطع نظر از آموزه‏هاى دینى؛ و آن عبارت است از اینكه انسان از هر راه ممكن، جسم خود را به مشقّت بیندازد تا مهارت‏ها و توانمندى‏هایى را در بعد روحى به دست آورد؛ چه چنین عملى از نظر احكام شرعى و مبانى دینى صحیح باشد یا نباشد. و نیز فرقى نمى‏كند این كار با كرامت انسانى سازگار باشد یا نباشد؛ مانند بسیاری از ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی و یا اعمال بسیاری از گروه های صوفیه.

برای نمونه: روش یوگا، هیپنوتیزم، مرتاضی كه می توان به تواناییهای خاص روحی دست یافت و مانند مرتاضان، در اثر ریاضتهای خاص، قدرتهایی را پیدا كرده و چیزهای عجیبی كه نمونه هایش را شنیده ایم انجام داد. ولی این نوع كارها موجب كمال و ترقی انسان نمی تواند باشد، مثلاً بعضی از مرتاضان، بر اثر تمرینهای فراوان و ریاضتهای عجیب، مانند: خوابیدن چند ساعت یا چند روز، روی میخهای آنچنانی، اذیتهای طاقت فرسا به بدن و ...، حبس كردن نفس را یاد گرفته و با این گونه ریاضتهای بی ارزش، خود را در معرض نمایش مردم قرار می دهند، مدتها نفس خود را در سینه حبس می كنند؛ حتی گاهی، مردم برخی از آنان را در تابوت گذاشته دفن می كنند و بعد از یك هفته یا ده روز، قبر را شكافته و آنان را زنده می یابند!به این نوع اشخاص نمی توان گفت كه به كمال معنوی رسیده اند؛ زیرا همه انسانها بدون استثنا؛ حتی بدترین و شقی ترین افراد و كافر مطلق هم می توانند بر اثر تمرین و ریاضت نَفْس به چنین كارهایی دست یابند. این نوع كارها فقط برای سرگرم كردن مردم ساده لوح است و الاّ هیچ گونه جنبه كمالِ معنوی و قرب الهی ندارد.

2. ریاضت براساس معیارهاى شرعى

ریاضت شرعی همان ورزیدگی روحی، جهاد اكبر و خودسازی است. امام علی علیه السلام در نامه معروف به عثمان بن حنیف می نویسد: «وَ إنَّما هِی نَفسی أَرُوضُها بِالتَّقوی؛و جز آن نیست كه نفس خویش را با پرهیزكاری ریاضت می دهم.» ( نهج البلاغه، نامه 45)

در ریاضت‏هاى دینى مانند صوم یا روزه، هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمى‏شود و هر قدرت و نیرویى براى او مطلوب نیست. او براساس احكام الهى روزه مى‏گیرد؛ زیرا اعمال احكام دینى، براى این است كه انسان را در حوزه عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهى برساند. پس نتیجه واثر ریاضت‏هاى شرعى و غیرشرعى كاملاً با هم متفاوت است.

باید توجه داشت كه صحیح ترین شیوه كسب تواناییها و پرورشِ استعدادهای روحی و ارزش آن، در صورتی است كه این امور، در راستای اطاعت از امر پروردگار و كسب رضایت خداوند و تقرب به او بوده و در نهایت، موجب كمال و سعادت معنوی انسان گردد.

به عبارت دیگر، مطمئن ترین راه برای به فعلیت رساندن قوای روحی، همان ریاضتهای شرعی است كه از طریق تعالیم اولیای الهی و معصومین علیهم السلام ترسیم شده و از هر گونه افراط، تفریط، گوشه نشینی و انزوا منزه است.

در واقع، همه انبیا و ائمه علیهم السلام ، برای شكوفا ساختن و از قوه به فعل رساندن همین استعداد شگفت انگیز انسانی و هدایت صحیح آن مبعوث شده اند. اساسا برنامه ها و تعالیم دین مقدس اسلام، برای تربیت و توانمند ساختن بعد روحانیِ بشریت می باشد و هدف نهایی از توانمند ساختن روح انسانی، تقرب معنوی به خداوند است و این تقرب، فقط با ریاضتهای شرعی امكان پذیر است.

ج) همانگونه كه اشاره شد، آموزه‏ها و منابع اسلامى بر ریاضت شرعی مهر تأیید زده و انسان‏ها را به مجاهدت با هوا و هوس و تعدیل قوای جسمی تشویق كرده اند كه عبارتند از:

1. قرآن كریم: به منظور بیرون آوردن انسان‏ها از حجاب‏هاى ظلمانى، جهاد با نفس كه جهاد اكبر است را به آنان توصیه مى‏كند و براى آنكه در میدان موفق باشند، به صبر و استقامت و استعانت از حضرت حق دعوت مى‏فرماید: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا و آنان كه در راه ما مجاهده و كوشش كردند، به راه خویش هدایت مى‏كنیم» (عنكبوت:69) «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ؛ و هر كه بكوشد، تنها براى خود مى‏كوشد؛ زیرا خدا از جهانیان سخت بى‏نیاز است»(عنكبوت:69).

2. روایات موجود ما از معصومین (ع) نیز آكنده از تأكید بر مجاهده و مبارزه با نفس است. در كلمات حضرت علی (ع) ریاضت به عنوان یك امر مهم تلقی شده است؛ مانند: «من استدام ریاضة نفسه انتفع؛ كسی كه مداومت بر ریاضت نفس داشته باشد، بهرهمند خواهد شد» (غرر الحكم، ص .238). برای مطالعه بیشتر در این مورد نگا: میزان‏الحكمة، ج‏2، صص‏139 - 141

البته در منابع اخلاقی، عرفانی و ادبی ما كه برگرفته از منابع اصیل و جامع «كتاب الله و عترت» است، به این امر مهم نیز توجه ویژه شده است؛ مانند كتاب مثنوی معنوی مولوی، كه می گوید:

مردن تن در ریاضت زندگى است‏ رنج این تن روح را پایندگى است‏     پس ریاضت را به جان شو مشتری چون سپردی تن به خدمت جان بری

د) ریاضت شرعی ـ دینى با ریاضت غیرشرعی ـ غیردینى، تفاوت های بسیار دارد از جمله:

1. بر اساس قاعده كلى «لاضرر و لا ضرار فى الاسلام؛ ضرر رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احكام آن، قرار داده نشده است» و همچنین بر اساس قاعده «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها؛ خداوند براى هیچ كس بیشتر ازتوانایى‏اش تكلیف نمى‏كند» (بقره: 286)؛ دین، به انسان اجازه ضرر زدن به خود یا به دیگرى را نمى‏دهد و اعمال او همواره باید فایده عقلایى داشته باشد. براى مثال روزه عمل واجبى است كه افراد مكلّف، باید آن را بگیرند. اما همین روزه اگر در جایى موجب آسیب شدید جسمانى،یا بیمارى و یا تشدید آن گردد، حكم آن لغو مى‏شود و چنین فردى نباید روزه بگیرد. در حالى كه مرتاض در ریاضت غیرشرعی خود، ممكن است عملى را به این جهت انجام دهد كه موجب تقویت اراده شود و كارى ندارد به اینكه این عمل ممكن است براى او ضرر داشته باشد یا نه.

اساساً اسلام با برنامه «سختی دادن به تن» مخالف است و می‏گوید بدنت بر تو حقی دارد و لذاست كه پیامبر (ص) از عمل عده‏ای كه خواستند ریاضت های شاقه را بر خود وارد كنند نهی فرمود.

حتی اسلام می گوید كه برنامه «بر خلاف میل نفس رفتار كردن» اگر چه كار خوبی است اما متاسفانه عده‏ای مبارزه با نفس را مبارزه با این خود (خود واقعی) هم انگاشتند مثلا نفسی كه خواهان آبرو را كاری كردند تا بی‌آبرو شود! عده‏ای از صوفیه به نام ملامتیه به همین بهانه، حاضر شدند كه دیگران شخصیت و كرامت آنها را لگدمال كنند! آنها برای مبارزه با غرور، تظاهر به فسق و فجور می‏كردند! در صورتی كه اسلام با همه اینها مخالف است و امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید: «عز المومن غناه عن الناس» (جلوه‏های حكمت موضوع 146 ح .8)

2. در ریاضت‏هاى الهى، قصد و انگیزه الهى است؛ ولى معلوم نیست در ریاضت های غیرشرعی چنین هدفى دنبال شود. پس فرق دیگر مربوط به انگیزه و هدفى است كه در ریاضت دنبال مى‏ شود. اگر از مرتاض سؤال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست، ممكن است بگوید: براى تقویت روح، یا به جهت تقویت اراده، یا به دلیل اینكه بتوانم توانایى به دست آورم. اما نخستین شرط روزه این است كه روزه‏دار، باید نیّت و قصد «قربت» كند: «انما الاعمال بالنّیات» ( مستدرك الوسایل، ج 1، ص 90)

3. تفاوت دیگر در بكارگیرى محصولات و نتایج ریاضت است. یك انسان مؤمن - كه در قالب عمل به احكام الهى به كمالاتى دست مى‏یابد هرگز حاضر نیست از این كمالى كه به دست آورده، سوء استفاده كند و در راه حرام، آن را به كار گیرد. اما مرتاض ممكن است در اثر ریاضت، توانمندى‏هایى به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیرمشروع از آن استفاده كند.

ن) برخی از بزرگان وادی معرفت، ریاضت را دارای چهار ركن اساسی دانسته اند:

1. سكوت: یعنی بسته شدن هم زبان، لب و دهان انسان از یاد هر كس و هرچیزی كه غیر از خدا باشد و نیز سكوت دل كه به آن جز یاد خدا امری راه نیابد. سكوت زبان از مدارج اهل دل است و سكوت دل از صفات مقربین واهل كشف وشهود. علامه حسن زاده آملی به زیبایی می فرماید: «از خاموشی گفتار زاید»(نامه ها، برنامه ها)

2. عزلت یا گوشه گیری از هیاهوی دنیا: عزلت مایه سكوت سالك است. در این مرتبه است كه سالك از خلط و آمیزش و موانست و معاشرت با مردم بی‌خبر خودداری می كند و در حال خلوت به دنیا و مافیها وقعی نمی گذارد.

3. گرسنگی (صوم؛ روزه): برای تسلط بر نفس شهوانی و قوای حیوانی، گرسنگی بهترین توشه هر رهروی است. پرخوری دلیل بر دوری و محروم شدن از انوار الهی و بی نصیب ماندن از خیر و بركت است. گرسنگی، خشوع و خضوع، مسكنت و احساس فقر و سكون و آرامش را به همراه می آورد و رقت وصفا را در سالك برمی انگیزاند و موجب می گردد كه به اخلاق الهی متخلق گردد. گرسنگی باید با همت مردانه سالك توام باشد چه در غیر این صورت ثمری ندارد.

4. بیداری (یقظه): بیداری مایه خودشناسی است كه مقدمه خداشناسی است و هر گاه سالك از هیاهوی مردم دنیازده دوری گزید و به خدا مشغول شد و هنگامیكه غفلت زدگان به خواب فرو می روند، بیداری كشید و اركان ریاضت را به جا آورد، از دایره محدود بشریت خارج می شود و به عالم ملكوت راه می یابد. بیداری بر دو نوع است یكی بیداری دل و دیگری بیداری چشم. (حق الحقیقه، كاشف دزفولی صدرالدین، از صفحات آخر كتاب)

و.) اهداف ریاضت شرعی

«ریاضت» برای به دست آوردن سه هدف است

1. دوركردن غیر حق از سر راه: هدف اول از ریاضت، این است كه عارف، برای رسیدن به حق، هر گونه مانعی را از بین ببرد كه در اصطلاح «تزكیه» یا «تخلیه نفس» نامیده می شود؛ یعنی باید تلاش كرد تا هر آنچه كه غیر از خدا در دل وجود دارد، از آن بیرون و دل را تخلیه كرد.

2. مطیع ساختن نفس اماره: از آنجا كه انسان تركیبی از عقل و شهوت است، برای اینكه بتواند بدون مزاحم و مانع، به سوی خدا سیر كند، باید كاری كند كه نفس اماره را مطیع و تسلیم نفس مطمئنه سازد. در نتیجه، نفس شیطانی را تحت امر و اختیار نفس رحمانی قرار دهد.

3. لطیف و رقیق كردن روح: یعنی انسان به كمك این دو مورد یاد شده، با زهد در عمل و حضور قلب در عبادت، روح خود را برای قبول انوار الهی آماده سازد.( ر،ك: شیخ ابو علی سینا، الاشارات والتنبیهات، نمط نهم، مرحله اول و دوم سیر و سلوك).

خلاصه سخن

هر چند از راه های غیردینی، مثل روش: «یوگا» یا «مرتاضی» انسان می تواند به بعضی از تواناییهای روحی دست یابد، ولی این نوع تواناییها موجب معرفت، كمال و تقرب به خداوند نمی گردد؛ زیرا مقصود از ریاضت شرعی و دینی آن است كه انسان، برخلاف هواها و خواسته های نفسانی خویش عمل كند و نفس خود را به اطاعت خداوند وادار سازد.

مقصود از این نوع ریاضتها (یوگا و مرتاضی) معمولاً برای تشخص، جلب توجه مردم به سوی خود و یا ارتزاق می باشد، لذا این نوع ریاضتها، نوعی پیروی از هوای نفس و دوری از خداوند است، ولی در مقابل، از راه ریاضتهای شرعی می توان به بالاترین درجه كمال و معرفت و در نتیجه، تقرب به خداوند نایل گشت.(ر.ك: اسد علیزاده اكبر، كسب تواناییهای روحی از راه ریاضت ، مبلغان ش 61 )

بنابراین، اكثر ریاضتهای مرتاضانه از نظر شرعی حرام می باشند. عرفای حقیقی ریاضتی جز انجام واجبات و ترك محرّمات و عمل به مستحبّات و ترك مكروهات ندارند. زمانی به آقا سیّد علی قاضی عرض شد: فلان مرتاض هر روز فقط یك بادام می خورد. ایشان فرمودند: وی از سختی به آسانی پناه برده. گفتند: چگونه؟ فرمود: اگر می تواند، یك روز گناه نكند.

این جمله ی آن ولّی خدا بسیار عمیق می باشد. چون ماها سر تا سر عمرمان در حال گناه می باشیم جز مواقعی اندك. چون اسراف از گناهان كبیره است؛ و با ارزشترین سرمایه ی انسان عمر است. پس آنكه لحظه به لحظه از عمر خود درست استفاده نمی كند، در بزرگترین متاع خویش اسراف می كند. لذا اگر كسی بخواهد اصلاً گناه نكند، باید حتّی یك ثانیه از عمر خود را هم صرف غیر خدا نكند. علّامه حلّی فرموده اند: من یازده سال با خواجه نصیرالدین طوسی زندگی كردم و در این مدّت حتّی یكبار هم ندیدم كه او كار مباحی انجام دهد.

شگفتا! این مرد الهی نه تنها حرام و مكروه مرتكب نمی شده، حتّی كار مباح هم نمی كرده، بلكه هر چه می كرده یا واجب بوده یا مستحبّ؛ یعنی حتّی خوابیدن و خوردن او نیز برای خدا بوده است. سیّد احمد خمینی فرمودند: پدرم حتّی آب هم كه دست فرزندانش می دادند قربة الی الله بود.

یكی از مراجع نیز در مورد امام خمینی(ره) و آیة الله بهجت(ره) فرمودند: این دو بزرگوار در عمر خود بازی نكردند.

ی) در این باره مطالعه كتب ذیل راهگشا خواهد بود:

جهاد با نفس؛ امام خمینی.

جهاد با نفس؛ شیخ حرّ عاملی.

Ref: nozohor.porsemani.ir


  • 2453
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات