اسرار اعمال حج

دوشنبه 15 بهمن 1397
اسرار اعمال حج

جریان حج ، کعبه، طواف، سعی، رفتن به عرفات، مشعر، و منا مسیری است که حضرت جبرئیل (علیه السلام)  این رسول امین الهی به حضرت آدم (علیه السلام)  و در دل خودش اسرارزیادی دارد.

آغاز اعمال حج با اسراری که در مورد خلقت انسان است پیچیده شده است. این همان پیوستگی اسرار حج با خلقت انسان است. جبرئیل مناسک را به حضرت آدم (علیه السلام)  آموخت و ایشان تمامی مناسک را یک بار تکرار کرد.

چگونگی آن را صادق آل محمد (علیه السلام) در حدیثی چنین فرمودند: « ...چون زمانی فرا رسید که خدا می خواست توبه آدم را بپذیرد جبرئیل را نزد او فرستاد . جبرئیل گفت : سلام برتو ، ا ی آدم که بر آزما یش و آزمون خود صبرکردی و از خطای خود توبه کردی . همانا خدای سبحان مرا به سوی تو فرستاد ، تا اعمال و عباداتی را که خدا می خواهد به سبب آن ها توبه تو را بپذیرد ، به تو بیاموزم. پس جبرئیل دست آدم را گرفت و او را به محل کعبه آورد . ابری از آسمان فرود آمد و برمکان کعبه سایه انداخت . جبریل گفت : با پایت آنجا را که ابر سایه افکنده علامت بگذار، که آن قبله تو و آخرین فرد از فرزندان توست . آدم با پای خود آن جا را که ابرسایه افکنده بود ، علامت گذاشت . سپس اورا به منی برد و مسجد منی را نشان داد ، پس با پایش علامت گذاشت و نقشه مسجد الحرام را کشید و امتداد داد ، پس از آن که جای کعبه را علامت نهاد. سپس او را از منی به عرفات برد و او را بر معرف ( محل اعتراف درعرفه ) اقامت داد.

پس جبریل گفت : چون خورشید غروب کرد ، هفت بار به گناه خویش اقرارکن و هفت ازخداوند بخواه که بیامرزد و توبه تو را بپذیرد . آدم چنان کرد و از این رو آن جا معرف ( عرفه) نام نهاده شد، زیرا آن جا آدم به گناه خود اعتراف کرد و برای فرزندان او سنت شد که به گناهانشان اعتراف کنند ، آنگونه که آدم اعتراف کرد و توبه بطلبد ، آ نگونه که آدم طلبید .

سپس جبرئیل به او فرمان داد تا ازعرفات کوچ کرد و برکوه های هفت گانه گذشت ، به او دستو داد که نزد هرکوه چهار بار تکبیر بگوید و آدم چنان کرد ، تا آنکه به مشعر رسید . چون به مشعر رسید یک سوم شب گذشته بود. پس نماز مغرب و عشاء را آن شب و در آن جا با هم خواند.

سپس او را دستور داد تا دربطحاء ( وادی مشعر) به رو درافتد . او هم به رو افتاد تا آنکه سپیده دمید ، به او دستورداد برکوه ، کوه جمع ( مشعر) بالا رود و دستور داد چون خورشید بر آمد ، هفت بار به گناهش اعتراف کند و هفت بار ازخداوند توبه و آمرزش بخواهد ، وآدم جنان کرد همانگونه که جبرئیل او را فرمان داد ، وهمانا آن را دو بار اعتراف قرارداد تا درفرزندانش سنت باشد . پس هرکه از آنان ، عرفات را درک نکرد و مشعر را درک کرد ، حج خود را (تا منی ) کامل ساخته است . سپس از مشعر به منی کوچ کرد و نیمروز به منی رسید به او دستور داد در مسجد منی دو رکعت نماز بخواند .

سپس دستور داد ، برای خدا قربانی کند تا از او بپذیرد و بداند که خداوند توبه اورا پذیرفته است و قربانی کردن در فرزندان او سنت باشد . آدم قربانی کرد و خدا از او پذیرفت ، پس آتشی از آسمان فرستاد و قربانی آدم را پذیرفت. جبرئیل به او گفت: ای آدم ، خداوند به تو نیکی کرد، چرا که مناسکی را که به سبب آن ها توبه تو را می پذیرفت، به تو آموخت[1]»

اما چرا نام این حج را با آنکه حضرت آدم (علیه السلام)  اول بار انجام داد به عنوان حج ابراهیمی نامگذاری شده است.

علامه طباطبائی (رحمه الله) در تعبیر زیبایی می فرمایند:

وقتي كه سرگذشت ابراهيم (علیه السلام)، آن چنان كه در قرآن بيان شده را , به دقت مطالعه كنيم مي يابيم كه اين جريان يك دوره كاملي از سير عبوديت و بندگي خدا و به اصطلاح يك سير وسلوك معنوي است كه بنده از موطن خود تا قرب الهي را مي پيمايد و با پشت سر انداختن زخارف دنيا و لذائذ و آرزوهاي مادي و جاه و مقام و خلاصي از وسوسه هاي شيطاني به مقام قرب الهي دست مي يابد.

اين وقايع و اعمال و نسك حج گرچه به ظاهر از هم جدا هستند , اما مطالعه دقيق آن نشانگر دقايق آداب سير طلب و حضور مراسم حب و عشق و اخلاص و بالاخره بيرون آمدن از مقامات دانيه و پيوستن ته مقامات عاليه است كه هر چه بيشتر در آن وقت شود حقائق تازه تر و نكات لطيف تر عايد انسان مي گردد.

از اين رو خداوند متعال هم براي فراهم شدن اين ير بندگي و رسيدن به مقام قرب و حضور الهي و زيارت كعبه حقيقي , به حضرت ابراهيم خليل الرحمن و اسماعيل ذبيح الله (علیهما السلام)  ماموريت دادند كه حريم خانه اش را از ه چيزي كه مانع اين سير و سلوك معنوي باشد, پاكسازي نمايند. تا زائران الهي در خانه اش صرفاً به او بينديشند و دور او طواف نمايند و از ظلمت ماسوي الله رهائي يابند تا بتوانند در خانه عشق همان او شوند و آماده ملاقات با يگانه معبود علم هستي گردند.[2]

و در تعبیر عارف واصل آیت الله ملکی تبریزی (رحمه الله)  این چنین آمده است:

حج، دارويى الهى و مركب از اجزاء بسيار نافعى براى بيماريهاى دل مى‌باشد. بيماريهايى كه قلب را از عالم نور باز مى‌دارد. مثلا خرج كردن در حج بيمارى بخل را معالجه نموده و تواضع و خوارى در اعمال حج و طواف و نماز مرض تكبر را معالجه مى‌كنند، بخصوص اعمالى كه فلسفه آن را نمى‌دانيم، مانند هروله يا تحمل سختيهاى اعمال آن كه تنبلى را معالجه مى‌كند. و ساير اعمال آن... بنابراين حج و ساير عبادات بايد آن طور انجام شود كه خدا مى‌خواهد و تنها زمانى به اين امر رسيده و از نتيجه عبادت برخوردار مى‌شويم كه هدف از آن عبادت را بدانيم و اگر كسى حج را همانگونه كه در اين روايت آمده بود انجام داده و به تك تك اعمال و نيتهايى كه در آن آمده بود عمل كند، مى‌توان گفت: آنگونه حج را بجا آورده است كه خدا مى‌خواهد.[3]

کلام بزرگان ما این گونه نشان می دهد که خروج از طبیعت و عالم ماده به سوی عالم ماوراطبیعت و پیوستن به توحید، در حج ابراهیمی شکل می گیرد. این مسیری است  که حضرت ابراهیم (علیه السلام) به نحو کامل آن را رفته است و خدای متعال به ابراهیم (علیه السلام) امر فرمود: این طریق را در میان خلق ندا بده تا آنان نیز این طریق را بپیمایند تا به مقام قرب ما نزدیک شوند. بنابراین این حج، حج ابراهیمی نامگذاری شد.

امام باقر (علیه السلام): چون خداوند- جلّ جلاله- به ابراهيم (علیه السلام)فرمان داد كه ميان مردم نداى حج سر دهد، او بر «مقام» ايستاد و بالاى آن رفت، تا اين كه رو به روى كوه ابو قُبَيس قرار گرفت. پس در ميان مردم، به حج ندا داد و به گوش همه آنان كه تا برپايىِ قيامت، در صلب مردان و رحم زنان هستند، رساند.

المستدرك على الصحيحين- به نقل از ابن عبّاس-: چون ابراهيم (علیه السلام) كعبه را بنا كرد، خداوند به او وحى كرد كه: «مردم را به حج، ندا بده»

ابراهيم (علیه السلام) گفت: آگاه باشيد! پروردگارتان خانه‏اى برگزيده و شما را فرمان داده است كه آن را زيارت كنيد.

پس، هر چيزى كه نداى او را شنيد، از سنگ و تپّه و خاك، پاسخ داد: لَبَّيكَ اللَّهُمَّ لَبَّيك.[4]

 

 

[1] . علل الشرایع /400و401باب 142 طبع داراحیاء تراث العربی . وسائل الشیعة ، ج 8/ 161 ، باب 2/ ابواب اقسام الحج ، حدیث 21، طبع اسلامیه

[2] . علامه محمد حسين طباطبايي , الميزان ,ج1,(قم: منشورات جامعه مدرسين , بي تا), ص 298.

[3] . المراقبات ترجمه‌ ابراهيم محدث بندرريگى صفحه ۳۸۲ تا ۳۹۹

[4] . محمد محمدى رى شهرى، حج و عمره در قرآن و حديث، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، 1386.


  • 3117
  • 0

کلمات کلیدی :

نظر شما :

نظرات :

آخرین متون آموزشی
ﺳﻪشنبه 04 مهر 01402
شنبه 04 شهریور 01402
تبلیغات تبلیغات تبلیغات